دیافراگم ممکن است یکی از چالشبرانگیزترین تنظیمات دوربین برای درک کامل به نظر برسد، اما زمانی که آن را یاد بگیرید، عکاسی شما به شکل چشمگیری بهتر خواهد شد.
دیافراگم نیز مانند سرعت شاتر و ایزو (ISO)، پارامتری است که میتوانید در اکثر دوربینها برای کنترل نوردهی تصاویرتان تنظیم کنید.
تغییر دیافراگم بر جنبههای دیگری از تصویر شما مانند عمق میدان و وضوح (Sharpness) نیز تأثیر میگذارد و میتواند افکتهای جالبی برای شخصیت بخشیدن به عکسهایتان ایجاد کند.
این مقاله همه چیز را، از اصول اولیه گرفته تا عناصر فنی دیافراگم و نحوه استفاده از آن در سناریوهای مختلف، پوشش میدهد.

دیافراگم چیست؟
دیافراگم، دریچهای است که نور از آن عبور میکند. در لنز دوربین، دیافراگم یک روزنه قابل تنظیم است که با تغییر اعداد آن، که به آنها f-stop (یا f-number) میگویند، بزرگتر یا کوچکتر میشود. هر لنز دارای حلقهای از تیغهها به نام دیافراگم است که به آن اجازه میدهد به راحتی باز و بسته شود و نماد مشخصی به آن میبخشد.
در تصویر زیر میتوانید اندازههای مختلف دیافراگم را در لنزهای واقعی ببینید:
f/2.8
f/5.6
f/22
انیمیشنی از تنظیم دیافراگم لنز از کوچکترین اندازه به بزرگترین اندازه:
در دوربینهای مدرن، دیافراگم معمولاً از طریق تنظیمات دوربین و یا با چرخاندن یک حلقه مخصوص دیافراگم روی بدنه لنز قابل تنظیم است.
دوربینهایی که نوردهی خودکار ارائه میدهند، معمولاً روی دکمه چرخان خود حالت A یا Av دارند که مخفف Aperture Priority (اولویت دیافراگم) است. در این حالت، عکاس مقدار دیافراگم را انتخاب میکند و دوربین سایر متغیرها را برای رسیدن به چیزی که نوردهی بهینه میداند، تنظیم میکند.
دو متغیر اصلی که توسط دیافراگم کنترل میشوند عبارتند از میزان نوری که از لنز عبور میکند (نوردهی) و عمق میدان تصویر نهایی.
دیافراگم چگونه بر نوردهی تأثیر میگذارد؟
متغیر اول کاملاً قابل درک است: یک دریچه کوچکتر، نور کمتری را عبور میدهد و در نتیجه تصویری تاریکتر ایجاد میکند. یک دریچه بزرگتر، نور بیشتری را عبور میدهد و تصویری روشنتر به همراه دارد.
دیافراگم به همراه سرعت شاتر و ایزو، یکی از سه ضلع مثلث نوردهی را تشکیل میدهد که اغلب برای آموزش اصول نوردهی در عکاسی استفاده میشود.
اگرچه هر سه ضلع این مثلث را میتوان برای رسیدن به یک مقدار نوردهی یکسان تنظیم کرد، اما هر کدام تأثیر متفاوتی بر تصویر نهایی دارند. در حالی که ایزو بر نویز/گرین (Noise/Grain) و سرعت شاتر بر تاری حرکت (Motion Blur) و لرزش دوربین تأثیر میگذارد، دیافراگم همان چیزی است که عمق میدان را کنترل میکند.
دیافراگم چگونه بر عمق میدان تأثیر میگذارد؟
درک متغیر دوم کمی سختتر است، اما وقتی آن را در عمل ببینید، منطقی به نظر میرسد.
اساساً، عمق میدان مشخص میکند که چه مقدار از یک صحنه میتواند در فوکوس باشد. دیافراگمهای بازتر، عمق میدان کمتری نسبت به دیافراگمهای بستهتر ایجاد میکنند. این یعنی یک دیافراگم باز میتواند تصویری با پسزمینه (یا پیشزمینه) تارتر ایجاد کند. در بحث دیافراگم، به افکت تاری در پسزمینه یا پیشزمینه معمولاً «بوکه» (Bokeh) گفته میشود.
در اینجا مجموعهای از عکسهای یک صحنه و سوژه را میبینید که با دیافراگمهای مختلف از f/1.4 تا f/16 گرفته شدهاند. توجه کنید که در f-stopهای پایین، عمق میدان چقدر کم است (که در پسزمینه تار دیده میشود) و در f-numberهای بالا چقدر زیاد است (که در وضوح بیشتر اشیاء پسزمینه مشخص است).
یادآوری: دیافراگم دریچهای در لنز است که اندازهاش تغییر میکند. این دریچه هم بر نوردهی و هم بر عمق میدان تصویر تأثیر میگذارد و ما اندازه آن را با اعدادی به نام f-stop تنظیم میکنیم.
مقایسه با چشم انسان
تابهحال به چشمپزشک رفتهاید که مردمک چشم شما را گشاد کند؟ احتمالاً بعد از آن یک عینک آفتابی باحال گرفتهاید، چون چشمان شما در حالت «دیافراگم کاملاً باز» گیر کرده بود و همه چیز روشن به نظر میرسید. این تشبیه دقیقاً علمی نیست، اما میتوانید گشاد شدن مردمک چشم را فرآیندی شبیه به باز و بسته کردن دیافراگم در لنز خود در نظر بگیرید.
در محیطهای روشن، مردمک چشم ما معمولاً کوچک است و نور کمتری را نسبت به زمانی که محیط تاریک است، عبور میدهد. در عکاسی نیز، محیطهای روشن معمولاً به دیافراگمهای بستهتر برای رسیدن به نوردهی صحیح نیاز دارند.
مردمک، روزنه چشم است که با تغییر خودکار اندازه خود در پاسخ به سطوح نور، میزان نور ورودی به چشم شما را تعدیل میکند.
اصطلاحات گیجکننده پیرامون دیافراگم
قبل از اینکه وارد توضیحات دقیق شویم، مهم است که چند اصطلاح گیجکننده (و اغلب اشتباه درک شده) را روشن کنیم.
اول از همه، چیزی که همه را در ابتدا گیج میکند، رابطه معکوس بین اعداد f-stop و اندازه واقعی دریچه است. به یاد داشته باشید:
عدد f-stop کمتر، به معنای دریچه بازتر است. برای مثال، f/1.8 از f/4 بازتر است.
عدد f-stop بیشتر، به معنای دریچه بستهتر است. برای مثال، f/22 از f/7.1 بستهتر است.
از نظر فنی، عدد f-stop یک کسر است، بنابراین اگر به آن به این شکل فکر کنید، این رابطه منطقی میشود. کافی است یک عدد «۱» بالای آن بگذارید؛ آنگاه کسرهای کوچکتر (مانند ۱/۲۲) با دریچههای کوچکتر مطابقت دارند.
اصطلاحات دیگر:
دیافراگم بسته (Narrow Aperture): دیافراگمی با دریچه کوچک (عدد f-stop بالا).
دیافراگم باز (Wide Aperture): دیافراگمی با دریچه بزرگ (عدد f-stop پایین).
حداکثر دیافراگم (Maximum Aperture): بازترین حالتی که دیافراگم یک لنز میتواند به آن برسد.
حداقل دیافراگم (Minimum Aperture): بستهترین حالتی که دیافراگم یک لنز میتواند به آن برسد.
عکاسی با دیافراگم کاملاً باز (Shooting “wide-open”): زمانی که با حداکثر دیافراگم لنز خود عکاسی میکنید.
عناصر فنی دیافراگم
اگر به اندازه کافی گیج نشدهاید، چند جنبه فنی دیافراگم وجود دارد که برای کنار گذاشتن از این مقاله بیش از حد جالب هستند. دانستن آنها برای استفاده از دیافراگم ضروری نیست، اما میتواند مفید باشد.
۱. مقیاس دیافراگم یک دنباله هندسی است:
اعداد کامل f-stop با الگویی پیش میروند که ممکن است برای مبتدیان عجیب به نظر برسد:
f/1, f/1.4, f/2, f/2.8, f/4, f/5.6, f/8, f/11, f/16, f/22, f/32.
در واقع، این پیشرفت یک دنباله هندسی ساده است: توانهای ریشه دوم عدد دو.
۲. F-stop نسبت فاصله کانونی به قطر دیافراگم است:
عدد f-stop در واقع نسبت فاصله کانونی لنز به قطر دریچه دیافراگم است. برای مثال، یک لنز ۱۰۰ میلیمتری با قطر دریچه ۲۵ میلیمتر، دیافراگمی برابر با f/4 (۱۰۰ تقسیم بر ۲۵) دارد.
۳. دو برابر یا نصف کردن میزان نور:
وقتی یک استاپ کامل به سمت عدد f-stop بالاتر میروید (دریچه کوچکتر)، سطح دیافراگم و در نتیجه میزان نور را نصف میکنید. وقتی یک استاپ به سمت عدد پایینتر میروید (دریچه بزرگتر)، میزان نور را دو برابر میکنید.
۴. پراش نور (Diffraction) در دیافراگمهای بسته:
بدون وارد شدن به فیزیک پیچیده، پدیدهای به نام پراش نور میتواند در دیافراگمهای بسیار بسته بر کیفیت تصویر شما تأثیر منفی بگذارد. به زبان ساده، بستهترین دیافراگمها (مانند f/16، f/22 و بستهتر) باعث تداخل امواج نور با یکدیگر شده و وضوح جزئیات تصویر را کاهش میدهند. ممکن است عمق میدان بیشتری داشته باشید، اما جزئیات به همان اندازه شارپ نخواهند بود.
۵. هر لنز یک «دیافراگم بهینه» دارد:
بهترین وضوح یک لنز نه در بازترین حالت دیافراگم و نه در بستهترین حالت آن به دست میآید. برای اکثر لنزها، شارپترین نتایج جایی بین f/4 تا f/8 تولید میشود، اما این مقدار برای هر لنز متفاوت است. این نقطه به نقطه شیرین (Sweet Spot) لنز معروف است.
انتخاب لنز با در نظر گرفتن دیافراگم
دیافراگم لنز، در کنار فاصله کانونی، یکی از ویژگیهای اصلی آن است. به همین دلیل هر لنز با فرمت «[فاصله کانونی] f/[حداکثر دیافراگم]» شناخته میشود.
دیافراگم متغیر (Variable Aperture):
لنزهای پرایم (با فاصله کانونی ثابت) و لنزهای زوم گرانقیمت، یک حداکثر دیافراگم ثابت دارند. اما اکثر لنزهای زوم ارزانتر دارای دیافراگم متغیر هستند. برای مثال، در لنز سونی 16-50mm f/3.5-5.6، در فاصله کانونی ۱۶ میلیمتر میتوانید از دیافراگم f/3.5 استفاده کنید، اما با زوم کردن به ۵۰ میلیمتر، به f/5.6 محدود میشوید.لنزهای سریع (Fast Lenses):
به لنزهایی با حداکثر دیافراگم باز (اعداد f-stop پایین) لنز سریع گفته میشود. این لنزها در نور کم عملکرد بهتری دارند و میتوانند عمق میدان بسیار کمی ایجاد کنند. برای مثال، لنز f/1.2 از f/1.4 سریعتر است.قیمت، کیفیت و قابلیت حمل:
به طور کلی، لنزهای سریعتر گرانتر، باکیفیتتر، بزرگتر و سنگینتر از معادلهای کندتر خود هستند. برای مثال لنز کانن 50mm f/1.2 قیمتی حدود ۱۱ برابر لنز 50mm f/1.8 دارد و وزن آن نیز بسیار بیشتر است.
پس سوال این است: آیا حاضر به پرداخت هزینه بسیار بیشتر برای لنزی بزرگتر و سنگینتر هستید تا بتوانید در نور بسیار کم عکاسی کنید و یا به عمق میدان بسیار کم دست یابید؟ اگر پاسخ شما یک «بله» قاطع نیست، شاید بهتر باشد لنزی کمی کندتر اما بسیار مقرونبهصرفهتر را انتخاب کنید.
چگونه از دیافراگم در سناریوهای مختلف استفاده کنیم؟
در هر موقعیت عکاسی باید تنظیمات را تطبیق داد. اما خوب است که یک دیافراگم پایه برای سناریوهای مختلف در ذهن داشته باشید.
عکاسی منظره در روز:
هدف شما معمولاً داشتن عمق میدان زیاد است تا تمام صحنه در فوکوس باشد. با عددی مانند f/8 شروع کنید. به یاد داشته باشید که بستن بیش از حد دیافراگم به دلیل پدیده پراش نور، از وضوح جزئیات میکاهد.
عکاسی ورزشی:
هدف اصلی، فریز کردن حرکت با سرعت شاتر بسیار بالا (مانند 1/1000s) است. برای این کار، باید دیافراگم خود را تا جای ممکن باز کنید (عکاسی Wide-open). این کار به شما اجازه میدهد نور کافی برای استفاده از سرعت شاترهای بالا داشته باشید. البته با این کار عمق میدان کم میشود و باید در فوکوس کردن بسیار دقیق باشید.
عکاسی پرتره:
معمولاً افکت پسزمینه تار مطلوب است، بنابراین از دیافراگمهای باز مانند f/1.8 یا f/1.4 استفاده میشود. برای پرتره تکنفره این عالی است، اما در پرترههای گروهی، برای اینکه همه افراد در فوکوس باشند، بهتر است دیافراگم را کمی ببندید و از عددی مانند f/4 یا f/5.6 استفاده کنید.
عکاسی ماکرو:
در عکاسی ماکرو، عمق میدان به طور طبیعی بسیار کم است. بنابراین برای در فوکوس قرار دادن بخش بیشتری از سوژه، باید دیافراگم را بیشتر از آنچه فکر میکنید ببندید. این کار باعث کاهش نور میشود، پس باید بین نور و عمق میدان یک تعادل برقرار کنید.
عکاسی از اجسام بیجان یا محصول:
هدف، وضوح کامل محصول است. از آنجایی که سوژه ثابت است، میتوانید از دیافراگمهای بسته مانند f/11 یا حتی بستهتر استفاده کنید و مراقب پدیده پراش نور نیز باشید.
ایجاد افکت ستارهای (Sunburst) با دیافراگم
تا به حال به افکت ستارهای دور خورشید در عکسها توجه کردهاید؟ برای ایجاد این افکت، دیافراگم را به عددی مانند f/14 یا f/16 تغییر دهید و مطمئن شوید که خورشید تا حدی توسط یک مانع (مانند افق یا درخت) پوشیده شده است. تعداد پرتوهای این ستاره به تعداد تیغههای دیافراگم لنز شما بستگی دارد.
جمعبندی
منتظر چه هستید؟ نحوه کنترل دیافراگم را در دوربین خود پیدا کنید و به کاوش بپردازید. دیافراگم جنبهای از عکاسی است که تنها با تمرین میتوانید در آن استاد شوید. خود را به چالش بکشید و از یک صحنه ثابت با تمام دیافراگمهای لنزتان عکاسی کنید. سعی کنید بفهمید چرا تصویر روشنتر یا تاریکتر میشود و به تأثیر تغییر دیافراگم بر عمق میدان توجه کنید.