تصور کنید یک عکس منظرهی بینقص از یک فانوس دریایی در غروبی دلانگیز میبینید. یک قایق کوچک در آب، ترکیببندی را به شکلی هنرمندانه کامل کرده است. اما حقیقت این است که آن قایق هرگز آنجا نبوده و با هوش مصنوعی به تصویر اضافه شده است. چه بخواهیم چه نخواهیم، هوش مصنوعی آمده است که بماند. امروز، نگاهی عمیق به جنبههای خوب، بد و زشت هوش مصنوعی در دنیای عکاسی خواهیم داشت.

بخش تاریک: جعل و دستکاری
شاید اضافه کردن یک قایق به منظرهای ساحلی، یک دروغ مصلحتی کوچک به نظر برسد، اما در واقع این نشانه یک مشکل بسیار بزرگتر است. بحث بر سر ارائه تصویر غلط و این است که چگونه میتوان از تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی برای دستکاری، فریب یا گمراه کردن مخاطب استفاده کرد. تصاویری از این دست، به «تلههای تعامل» در شبکههای اجتماعی تبدیل شدهاند. آنها لایک، کامنت و اشتراکگذاریهای زیادی جذب میکنند، اما زمانی که صفحات منتشرکننده به اندازه کافی دنبالکننده پیدا کردند، اغلب به پلتفرمهایی برای تبلیغات یا بدتر از آن، دستکاریهای سیاسی تبدیل میشوند.
یکی از نگرانکنندهترین جنبههای این موضوع، استفاده از هوش مصنوعی برای بازسازی تصاویر تاریخی است. سپس از این تصاویر برای خلق نوعی نوستالژی ساختگی استفاده میشود. در نگاه اول، شاید این موضوع چندان خطرناک به نظر نرسد، اما این نوستالژی ساختگی اغلب برای دستکاری افکار عمومی به کار میرود تا این باور را القا کند که گذشته، با آن فقدان ظاهری مشکلات اجتماعی، بسیار بهتر از زمان حال بوده است. این مسئله پیامدهای آشکار و بسیار شومی به همراه دارد.
بخش خاکستری: بحران اصالت و مسائل حقوقی
در مرحله بعد، به تصاویری میرسیم که توسط هوش مصنوعی ساخته شدهاند اما به عنوان عکاسی واقعی جا زده میشوند؛ از منظره و حیات وحش گرفته تا صحنههای شهری. این کار دیگر فقط محدود به آماتورها نیست؛ برخی عکاسان حرفهای نیز اکنون عناصری را به عکسهای واقعی خود اضافه میکنند که هرگز در دنیای واقعی وجود نداشتهاند.
جالب است که برخی سوژهها مانند فانوسهای دریایی، بیشتر در معرض این دستکاریها قرار میگیرند. اضافه کردن نور به فانوسهایی که سالهاست از کار افتادهاند، یک نشانه واضح از این جعل است. به نظر میرسد مناظر و حیات وحش نیز از سوژههای محبوب برای تولید تصاویر جعلی هستند، زیرا میتوانند کمی واقعیتر از تصاویر شهری به نظر برسند. برای مثال، یک تصویر ممکن است شباهتهایی به یک شهر معروف داشته باشد، اما واضح است که واقعی نیست. در مقابل، یک منظره کوهستانی میتواند به راحتی به عنوان یک عکس واقعی پذیرفته شود.
و اینجاست که یک مشکل بزرگ دیگر خود را نشان میدهد: از بین رفتن بالقوه مهارتها. هرچه هوش مصنوعی خلق این تصاویر بینقص را آسانتر میکند، تقاضا برای عکاسی حرفهای واقعی و هنری که پشت آن نهفته است، در معرض خطر قرار میگیرد و به دنبال آن، آینده شغلی بسیاری از عکاسان نیز تهدید میشود.
سپس به میدان مین مسائل حقوقی میرسیم. شرکتهای هوش مصنوعی اینترنت را برای جمعآوری میلیونها تصویر بدون اجازه یا پرداخت هزینه، جستجو کردهاند. ممکن است شما یک تصویر تولید شده با هوش مصنوعی ببینید که به طرز نگرانکنندهای شبیه به یکی از آثار شماست و هیچ کنترلی بر آن ندارید. این یعنی افراد سودجو میتوانند سبک و خلاقیت شما را تنها با تایپ چند کلمه در یک کیبورد، سرقت کنند.
بخش روشن: هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار قدرتمند
اما بیایید خیلی هم بدبین نباشیم، زیرا خبرهای خوبی هم برای عکاسانی که از هوش مصنوعی استفاده میکنند وجود دارد. از الهامبخشی خلاقانه گرفته تا پشتیبانی فنی، هوش مصنوعی میتواند یک سرمایه واقعی باشد.
در بسیاری از دوربینهای جدید، هوش مصنوعی از قبل تعبیه شده است. دوربینهای مدرنی مانند Sony a7R V از هوش مصنوعی برای ردیابی چشمها، پیشبینی حرکت و حتی تشخیص سوژههای مختلف استفاده میکنند. ابزارهای ویرایش، مانند قابلیت حذف نویز هوشمند لایتروم (AI Denoise)، بازی را تغییر دادهاند. یک عکاس اکنون میتواند با ایزوی ۱۲۸۰۰ عکاسی کند و همچنان با یک سنسور ۶۱ مگاپیکسلی، تصاویری فوقالعاده تمیز و باکیفیت به دست آورد. روتوش و حذف اشیاء نیز سریعتر و دقیقتر از همیشه شده است.
در سادهترین حالت، میتوان از ابزارهایی مانند ChatGPT استفاده کرد تا زمانی که در بنبست خلاقیت گیر کردهایم، به ما الهام بدهد. کافی است به هوش مصنوعی بگویید چه سبکی از عکاسی را دوست دارید و از آن بخواهید به شما ایده بدهد. این میتواند برای یک پروژه عکاسی یک ساعته یا حتی یک پروژه یک ساله باشد و راهی عالی برای خروج از بنبست خلاقیت است. چتباتهای هوش مصنوعی میتوانند پاسخهای خوبی به سوالات فنی و حتی خلاقانه ما در مورد عکاسی بدهند. از آنجایی که عکاسی یک مسیر بسیار شناخته شده در فضای آنلاین است، پاسخها اغلب به طرز شگفتانگیزی جامع و دقیق هستند.
نتیجهگیری: یافتن تعادل
پس در نهایت به کجا میرسیم؟ واضح است که هوش مصنوعی آمده که بماند. مسئله نادیده گرفتن آن نیست، بلکه یافتن تعادل است؛ استفاده از آن برای بهبود کارمان، بدون آنکه روح و اصالت عکاسی را از دست بدهیم.
نظر شما چیست؟ آیا هوش مصنوعی را یک ابزار میبینید یا یک تهدید؟ شاید هم هر دو.