عکاسی آنالوگ یا همون با فیلم. بله، دوباره روی بورس آمده و روزبهروز عکاسهای بیشتری دارن دوربینهای فیلمی قدیمیشون رو گردگیری میکنن یا دنبال خریدن یکی از اونها میگردن. خیلیها شاید جذابیتش رو درک نکنن و با همون دوربین موبایلشون کاملاً راحت باشن. اما برای یه عده دیگه، این داره به تنها راه ثبت تصویر تبدیل میشه.
برای عکاسی که تو دوران جادویی آنالوگ به دنیا اومده و آموزش دیده، عکاسی با فیلم تصویری خلق میکنه که هیچ چیز دیجیتالی نمیتونه شبیهش رو ثبت کنه. یه عمق و خاص بودنی توش داره که تو دنیای دیجیتال پیدا نمیشه. هر فریم با این هیجان همراهه که «یعنی عکس چی از آب در میاد؟». همچنین این لذت و هیجان انتظار وجود داره تا ببینی ترکیب نوردهی تو، با نوع فیلم، مدل دوربین و فرآیند ظهور، قراره چه چیزی رو بهت نشون بده.

عکاسی با فیلم چیست؟
عکاسی با فیلم یه روش برای ثبت تصویر با استفاده از فیلم حساس به نوره. این روش، دوره میانی از سه دوره تاریخ عکاسی به حساب میاد که بین عکاسی با صفحه (Plate Photography) (که از صفحههای شیشهای یا فلزی با روکش حساس به نور استفاده میکرد) و عکاسی دیجیتال (که از سنسور الکترونیکی حساس به نور استفاده میکنه) قرار گرفته.
عکاسی با صفحه و عکاسی با فیلم، هر دو زیرمجموعهای از چیزی هستن که بهش عکاسی آنالوگ میگن. هرچند عکاسها معمولاً کلمات «فیلم» و «آنالوگ» رو به جای هم برای هر فرآیند عکاسی که بر اساس واکنشهای شیمیایی باشه (نه سنسور الکترونیکی) به کار میبرن.
مراحل عکاسی آنالوگ
فرآیند عکاسی با فیلم معمولاً شامل استفاده از دوربینیه که یه حلقه فیلم داخلش قرار میگیره و بعد از هر بار عکس گرفتن، فیلم به فریم بعدی میره. بعدش فیلم رو توی یه اتاق تاریک (تاریکخونه) ظاهر میکنن یا برای ظهور و چاپ به لابراتوار میفرستن.
عکاسی با فیلم اغلب به عنوان یه شکل سنتیتر و هنریتر از عکاسی شناخته میشه، چون این فرآیند به درک عمیقتری از خود رسانه و محدودیتهاش نیاز داره. برخلاف دوربینهای دیجیتال که نتیجه رو همون لحظه نشون میدن، تو عکاسی با فیلم (به جز فیلمهای فوری) عکاس باید تا زمان ظهور فیلم صبر کنه تا نتیجه نهایی رو ببینه، و همین موضوع به هیجان و غافلگیری نتیجه نهایی اضافه میکنه.
تاریخچه مختصر عکاسی با فیلم
بعد از اینکه عکاس فرانسوی، لویی داگر (Louis Daguerre)، در سال ۱۸۳۹ اولین فرآیند عکاسی عمومی یعنی داگرئوتایپ رو به دنیا معرفی کرد، موتور این حرکت روشن شد و مخترعها در سراسر جهان شروع کردن به پیدا کردن راههای جدیدتر و بهتر برای ثبت عکس.
با اینکه عکسهایی که تو دوره «عکاسی با صفحه» گرفته میشدن جزئیات خیلی بالایی داشتن، اما فرآیندهای اولیه این قابلیت رو نداشتن که بشه ازشون کپی یا پرینتهای بیشتری تهیه کرد؛ هر عکس فقط یه نسخه داشت.
ظهور نگاتیو
اما در سال ۱۸۴۸، عکاس انگلیسی، فردریک اسکات آرچر (Frederick Scott Archer)، فرآیند «کلودیون مرطوب» رو اختراع کرد و در سال ۱۸۵۱ کارش رو منتشر کرد. برخلاف روشهای قبلی که عکس رو روی فلز ثبت میکردن، عکسهای کلودیون میتونستن به صورت یک نگاتیو روی یه سطح شفاف مثل شیشه تولید بشن. این یعنی حالا میشد با تابوندن نور از پشت اون عکسهای شیشهای، چندین کپی از یک عکس تولید کرد.
چند دهه بعد، این عکاس آمریکایی، جورج ایستمن (George Eastman) بود که عکاسی رو از دوره صفحه به دوره فیلم وارد کرد. در اوایل دهه ۱۸۸۰، ایستمن شروع به ساختن یک حلقه فیلم انعطافپذیر جدید به عنوان جایگزینی برای صفحههای شیشهای سخت کرد و در سال ۱۸۸۵ برای اختراعش حق ثبت اختراع گرفت.
در سال ۱۸۸۸، او دوربین کداک (Kodak) رو ثبت و عرضه کرد و عکاسی با فیلم به یک فرآیند عکاسی جریان اصلی تبدیل شد. هر دوربین کداک با ۱۰۰ فریم فیلم فروخته میشد و عکاسها میتونستن دوربین رو با ۱۰ دلار (معادل بیش از ۳۰۰ دلار امروز) برای شرکت در روچستر نیویورک پست کنن تا فیلمشون ظاهر بشه. شرکت ایستمن همچنین عکسها رو چاپ میکرد، دوربین رو دوباره با فیلم پر میکرد و همهچیز رو برای مشتری پس میفرستاد.
در طول قرن بیستم، شرکتهای بزرگ دوربینسازی متولد شدن و عکاسی با فیلم با فرمتها و تکنولوژیهای بهتر دوربین و فیلم، به پیشرفتش ادامه داد.
اما در اواخر قرن بیستم، عکاسی دیجیتال اختراع شد و شروع به جایگزینی عکاسی با فیلم به عنوان تکنولوژی غالب عکاسی کرد و عکاسی رو وارد سومین دورهاش کرد. با این حال، بسیاری از عکاسان مدرن هنوز به دلایل مختلف عکاسی با فیلم رو ترجیح میدن و این هنر بعد از سالها افول، اخیراً شاهد تجدید حیات در علاقه و توسعه بوده.
مقایسه فیلم و دیجیتال: کدوم بهتره؟
با اینکه عکاسی دیجیتال مزیتهای واضحی نسبت به فیلم داره، دلایل قانعکننده زیادی هم برای عکاسی با فیلم وجود داره. در اینجا یه مقایسه از مزایا و معایب هر دو رو میبینید:
مزایای عکاسی با فیلم
یه «حس و حال» و «ظاهر» خاص داره که خیلی از عکاسها دوستش دارن.
هزینه اولیهاش میتونه کمتر باشه چون تجهیزات وینتیج (قدیمی) و ارزون به راحتی پیدا میشه.
راه خوبیه برای یادگیری اصول پایه عکاسی و فهمیدن ریشه مفاهیم رایج.
به خاطر وجود انواع مختلف فیلم، برای سبکهای خاصی مثل منظره و پرتره میتونه انتخاب خوبی باشه.
سرعت عکاس رو کم میکنه و مجبورش میکنه با فکر و قصد بیشتری تصمیم بگیره.
تجهیزاتش ارزش خودشون رو خوب حفظ میکنن و دههها بعد هم قابل استفاده هستن.
معایب عکاسی با فیلم
در درازمدت، خرید و ظهور فیلم میتونه گرونتر از دیجیتال در بیاد.
به راحتی دیجیتال نیست، چون برای ظهور به تاریکخونه یا لابراتوار نیاز داره.
انعطافپذیری کمتری نسبت به دیجیتال داره، چون تغییر دادن عکس بعد از ثبت روی فیلم سختتره.
قبل از اینکه بشه عکسها رو به طور گسترده در اینترنت به اشتراک گذاشت، باید دیجیتالی (اسکن) بشن.
مزایای عکاسی دیجیتال
مقرونبهصرفهتر از فیلمه، چون نیازی به خرید فیلم یا پرداخت هزینه ظهور نیست.
برای یادگیری عالیه، چون تازهکارها میتونن با کمترین هزینه آزمایش و خطا کنن.
نتیجه رو فوری نشون میده، پس عکاسها میتونن بلافاصله نتیجه کارشون رو ببینن و تنظیمات رو تغییر بدن.
انعطافپذیری بیشتری داره، چون عکسها رو به راحتی میشه ادیت، کراپ و اصلاح رنگ کرد.
معمولاً همهکارهتر از دوربینهای فیلمی هستن، چون طیف وسیعتری از گزینهها و تنظیمات عکاسی رو ارائه میدن.
به طور مداوم در حال تکامله چون شرکتها همیشه در حال بهبود تکنولوژیهای تصویربرداری هستن.
معایب عکاسی دیجیتال
در مقایسه با فیلم، میتونه بیش از حد «تمیز» یا «بیروح» به نظر بیاد.
میتونه باعث «انباشت عکس» بشه، چون تعداد زیادی عکس گرفته و ذخیره میشه.
ممکنه منجر به آرشیوهای عظیمی از عکس بشه که هیچوقت دوباره دیده نمیشن.
بیشتر در معرض دستکاری قرار داره و تشخیص خطاهای عکاسی سختتره.
دوربینها به دلیل پیشرفت تکنولوژی و خرابی قطعات الکترونیکی، سریعتر از رده خارج یا خراب میشن.
همونطور که میبینید، هم عکاسی دیجیتال و هم فیلم نقاط قوت و ضعف خودشون رو دارن، پس در نهایت اینکه یه عکاس با چی عکاسی میکنه، صرفاً به سلیقه و نیازش بستگی داره.
چرا فیلم دوباره اینقدر محبوب شده؟
بعضی عکاسها میگن عکاسی با فیلم «عیار عکاس رو مشخص میکنه» و من حرفشون رو میفهمم. هر کسی نمیتونه با فیلم یه عکس خوب بگیره. این کار به تجربه و مهارت حاصل از عکاسی با صدها یا هزاران حلقه و ورق فیلم نیاز داره تا یه تصویر حرفهای تولید بشه. عکاس فقط تعداد محدودی فریم در اختیار داره، برخلاف فریمهای تقریباً نامحدود و پیشنمایش فوری که دوربینهای دیجیتال دارن. مهارت هر عکاسی رو میشه با فیلم سنجید.
اما لازم نیست حرفهای باشی تا از عکاسی با فیلم لذت ببری. کلی گزینه ارزون برای شروع در دسترست هست. یکی از دلایل بازگشت فیلم، این نسلیه که یه علاقهای به چیزهای وینتیج که حتی قبل از به دنیا اومدنشون وجود داشتن، پیدا کرده. دوربینهای فیلمی و فرآیندهای جایگزین قدیمی دیگه، تخیل اونها رو به همراه عشق به چیزهای دستساز، به خودشون جلب کرده.
عکاسی با فیلم فرآیند عکس گرفتنت رو کندتر میکنه و این باعث میشه عکسهای بهتری بگیری. وقتی از دوربین فیلمی استفاده میکنی، میدونی که تعداد فریمهات محدوده، پس مطمئن میشی که هر کدوم قبل از فشار دادن دکمه شاتر، به درستی نورسنجی، نوردهی و ترکیببندی شده. یه جورایی مثل اون ضربالمثل قدیمی نجارهاست: «دو بار اندازه بگیر، یه بار ببر». این فرآیند مخصوصاً وقتی پای عکاسی لارج فرمت وسط میاد کندتر هم میشه، چون فقط یه فریم داری. فرآیند کاملاً حسابشدهست، در حالی که با دیجیتال فرآیند اغلب یه چیز ثانویهست. میتونی صدها فریم بگیری با این امید که یکی دو تاش خوب از آب در بیاد.
وضوح ظاهری فیلم آنالوگ
و بعد، میرسیم به وضوح ظاهری فیلم. یه دلیلی داره که خیلی از فیلمهای سینمایی امروز هنوز روی فیلم خام فیلمبرداری میشن. فیلمهایی مثل Inception، Once Upon A Time In Hollywood، A Quiet Place و فیلمهای بتمن کریستوفر نولان روی فیلم گرفته شدن. هر نوع فیلمی ظاهر خاص خودشو داره که نیازی به هیچ کار فتوشاپی نداره. از هر کدوم از جوونهایی که به عکاسی با فیلم رو آوردن بپرسی، اولین چیزی که بهت میگن همینه: «ظاهرش».
در نهایت، برگشتن به عکاسی با فیلم مثل اینه که این هنر رو از اول یاد بگیری. این یعنی برگشتن به اصول اولیه – دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو، که معمولاً بهش مثلث نوردهی میگن. دوربین رو بهتر یاد میگیری و در مسیر استادی در این تکنیکها برای خلق تصاویر عالی قرار میگیری.
انواع فیلم عکاسی
وقتی آماده شدی که با فیلم عکاسی کنی، باید تصمیم بگیری که از چه نوع فیلمی میخوای استفاده کنی. بیا چند مدل رو بررسی کنیم تا تو انتخابت کمکت کنه.
فیلم نگاتیو
فیلم نگاتیو (یا فیلم چاپی) همون چیزیه که همهمون باهاش آشناتریم. میتونی بین رنگی یا سیاهوسفید انتخاب کنی. روی فیلم ظاهر شده، تُنهای تصویر برعکس دنیای واقعی هستن – تاریکترین قسمتها روشنترین به نظر میان و روشنترین قسمتها تاریکترین. در فیلم نگاتیو رنگی، رنگها هم برعکسن – قرمز، فیروزهای به نظر میاد، سبز، سرخابی و آبی، زرد (و برعکس).
قبل از کامپیوترها، تنها راه برای دیدن درست عکسها این بود که چاپ بشن. یه زمانی میتونستی فیلم رنگیات رو برای ظهور تقریباً به هر جایی ببری. داروخونهها، فروشگاههای بزرگ، فروشگاههای دوربین، و من حتی یادمه سوپرمارکت محلهمون یه لابراتوار کوچیک یک ساعته داشت. میتونستی فیلم سیاهوسفیدت رو هم به مغازه دوربینفروشی محلی بدی و اونها برای ظهور میفرستادنش بیرون.
گزینه دیگه برای فیلم سیاهوسفید، ظهور کردنش توسط خودته. کاری که خیلی از عکاسها انجام میدن. امروز، ظهور خانگی فیلم رنگی هم خیلی مقرونبهصرفه و راحت شده. میتونی از همون تجهیزات ظهور فیلمی که برای فیلم سیاهوسفیدت استفاده میکنی، استفاده کنی.
فیلم اسلاید
بعدی فیلم اسلاید (یا فیلم ریورسال رنگی) هست. این بیشتر به عنوان فیلم اسلاید شناخته میشه یا، اونطور که خیلی از حرفهایها بهش میگفتن، ترنسپرنسی (transparencies). برای دیدن ترنسپرنسیها به یه لوپ (ذرهبین مخصوص) و لایتباکس احتیاج داری یا، وقتی توی قابهای اسلاید قرار داده میشن، میتونی با یه پروژکتور ببینیشون. البته، گزینه اسکن کردنشون رو هم داری. این نوع فیلم اغلب توسط عکاسان تجاری استفاده میشد چون فیلم ترنسپرنسی برای جداسازی رنگ که در صنعت چاپ رایج بود، عالی بود.
فیلم به راحتی به صورت آنلاین از هر کدوم از فروشگاههای بزرگ دوربین در دسترسه. اگه یه فروشگاه دوربین محلی داشته باشی، احتمالاً اونها هم دارن یه تجدید حیاتی در عکاسی با فیلم رو تجربه میکنن و یه تعدادی فیلم برای فروش دارن. پیشنهاد من برای شروع، عکاسی با فیلم رنگیه. هم اقتصادیه و هم هنوز راحت میشه دادش برای ظهور و یه سری عکس چاپ شده خوب ازش گرفت تا بتونی کارت رو ببینی.
فرمتهای مختلف فیلم
تو همچنین انتخابهای زیادی از فرمتهای مختلف فیلم داری که میتونن اندازههای مختلفی از نگاتیو رو بهت بدن. فرمت فیلم بستگی به این داره که چه نوع دوربینی داری و قصد داری با فیلم از چی عکاسی کنی.
۳۵ میلیمتری
فیلم ۳۵ میلیمتری، که رسماً بهش فیلم ۱۳۵ میگن، احتمالاً رایجترین فرمت فیلم تا به امروزه. این فرمت احتمالاً راحتترین راه برای شروع عکاسی با فیلمه. در حلقههای ۲۴ و ۳۶ فریمی عرضه میشه که دومی اقتصادیتر و محبوبتره. طیف وسیعی از امولسیونها هم برات موجوده. ایلفورد حتی یه فیلم سیاهوسفید تولید میکنه که میشه با مواد شیمیایی رنگی ظهورش کرد.
مدیوم فرمت
فیلم مدیوم فرمت یه پله بالاتر از ۳۵ میلیمتریه. این فرمت معمولاً به عنوان فیلم ۱۲۰ شناخته میشه. دوربینهای مدیوم فرمت مختلف، انواع مختلفی از این رو میگیرن. عرض فیلم ۶ سانتیمتره و در اندازههای ۶×۴.۵، ۶×۶، ۶×۷ و پانورامیک ۶×۱۳ عرضه میشه. در حالی که فیلم ۳۵ میلیمتری تو یه کارتریج راحت میاد که گذاشتنش تو دوربین خیلی آسونه، فیلم ۱۲۰ روی یه قرقره پیچیده شده که با یه کاغذ محافظ پوشونده شده و گذاشتنش تو دوربین یه کم یادگیری میخواد، اما وقتی یاد بگیری راحته.
تعداد فریمهایی که روی هر حلقه میگیری بستگی به اندازه فریمی داره که دوربین براش طراحی شده. ۶×۴.۵ بهت ۱۶ فریم میده، ۱۲۰ – ۱۲ فریم، ۶×۷ – ۱۰ فریم، و ۶×۱۳ فقط ۳ فریم. فریم بزرگتر فیلم باعث میشه وقتی عکس بزرگ میشه، گرین کمتر و جزئیات بیشتری نسبت به یه فریم ۳۵ میلیمتری داشته باشه.
لارج فرمت
فیلم لارج فرمت قدیمیترین فرمت فیلمیه که هنوز هم موجوده. به جای حلقه، این فیلم به صورت ورقهای میاد و باید اون رو توی یه هولدر فیلم قرار بدی، معمولاً دو ورق در هر هولدر. این فرمت اندازهاش رو به جای سانتیمتر با اینچ بیان میکنه. پس یه ورق فیلم ۴×۵ بهت یه نگاتیو ۴ اینچ در ۵ اینچ میده و یه ورق فیلم ۸×۱۰ بهت یه نگاتیو ۸ اینچ در ۱۰ اینچ میده.
دوربین لارج فرمتی که داری، اندازه فیلمی که میخری رو تعیین میکنه. عکاسی با دوربین لارج فرمت باعث میشه با سرعت خیلی کمتری نسبت به دوربین ۳۵ میلیمتری یا مدیوم فرمت کار کنی. از اونجایی که دوربین لارج فرمت یه کم متفاوت از دوربینهای دیگه کار میکنه، گرفتن عکس نیاز به توجه بیشتر به جزئیات و چند مرحله بیشتر داره. اولین مرحله از تو تاریکخونه شروع میشه چون اول باید فیلمت رو توی یه هولدر بذاری. همونطور که قبلاً گفتم، یه هولدر فیلم لارج فرمت ۲ ورق فیلم نگه میداره – یکی در هر طرف.
بهترین بخش عکاسی با دوربین لارج فرمت، جزئیات عالیایه که چنین فریم بزرگی بهت میده و به خاطر اون اندازه، ساختار گرین خیلی کوچیکتره. دوربین همچنین کنترل بیشتری روی تصویر بهت میده. میتونی صفحه لنز رو کج و شیفت بدی که بهت اجازه میده زوایا رو صاف کنی و کل تصویر رو در فوکوس قرار بدی.
انتخاب دوربین فیلمی و اینکه از کجا پیداش کنیم
بعدش، باید جستجوت رو برای یه دوربین فیلمی شروع کنی، که در انواع مختلفی موجوده. پیشنهاد من اینه که دنبال یه دوربین فیلمی ۳۵ میلیمتری بگردی. اونها رایجترین و راحتترین برای پیدا کردن هستن.
قبل از اینکه جستجوت رو آنلاین یا تو یه مغازه دوربینفروشی شروع کنی، من از خانواده یا فامیل میپرسم که آیا یه دوربین ۳۵ میلیمتری دارن که دیگه ازش استفاده نمیکنن. ممکنه اون رو کاملاً رایگان بهت بدن با این فکر که به دست کسی میرسه که ازش استفاده میکنه نه اینکه فقط خاک بخوره.
لازم نیست برای شروع ماجراجوییات تو عکاسی با فیلم، یه دوربین SLR بخری. خیلی از دوربینهای Point-and-shoot عکسهای عالی میگیرن و این یه مدل رایجه که ممکنه یکی از اعضای خانواده داشته باشه. فراموش نکن، هنوز هم میتونی دوربینهای یکبار مصرف Point-and-shoot بخری و بعضیهاشون حتی با فیلم سیاهوسفید پر شدن. ایلفورد یه دوربین یکبار مصرف ارائه میده که با فیلم XP2 خودش پر شده که میشه با مواد شیمیایی رنگی ظهورش کرد.
اگه طرفدار حراجیها و فروشهای اموال هستی، شاید بخوای موجودی اونها رو چک کنی و ببینی آیا دوربینی تو اون مجموعه هست که به دردت بخوره. گاراژ سیلها (حراج خانگی)، بازارهای دستدوم فروشی و جمعهبازارها میتونن یه گنجینه برای همه چیزهای مربوط به عکاسی با فیلم باشن. میتونی سایتهای حراج آنلاین رو هم بگردی. این یه راه عالیه برای اینکه ببینی دوربینهای فیلمی با چه قیمتی فروخته میشن و چه چیزهایی موجوده. موقع خرید احتیاط کن. توضیحات رو کامل بخون و عکسهای همراه رو با دقت بررسی کن. یه سری فروشنده بیوجدان هم اونجا پیدا میشن.
اگه تصمیمت رو روی یه دوربین SLR 35 میلیمتری گرفتی، یه نکته دیگه که بهت میگم اینه که یه لنز پرایم براش بگیری. لنزهای پرایم فاصله کانونی ثابت با دیافراگم f/1.2 یا f/2.8 دارن و قابلیت زوم ندارن. در انواع فاصلههای کانونی مثل ۲۰، ۲۴، ۲۸، ۳۵، ۴۰، ۵۰، ۸۵، ۱۰۵، ۱۳۵، ۲۰۰، ۳۰۰، ۴۰۰ و ۶۰۰ میلیمتر عرضه میشن. من پیشنهاد میکنم یه فاصله کانونی خوب برای شروع، ۵۰ میلیمتر باشه. بسته به اینکه از چی دوست داری عکاسی کنی، خرید بعدیات یه لنز واید مثل ۲۸ میلیمتر یا یه لنز تلهفوتوی زوم خواهد بود.
نورسنجها
با اینکه اکثر دوربینهای فیلمی نورسنج داخلی دارن، خیلیهاشون هم اصلاً نورسنج ندارن. میپرسی اگه نداشته باشی چطور نوردهیات رو تعیین کنی؟ اینجاست که یه نورسنج دستی به کارت میاد. این نورسنجها نوردهی رو به دو روش تعیین میکنن. یکی از طریق نور انعکاسی که نوریه که از سوژه به سمت دوربین بازتاب میشه و دیگری خوانش نور تابشیه. اینجاست که نورسنج، نوری که مستقیماً روی سوژه میفته رو میخونه.
امروزه نورسنجهای دیجیتال زیادی تو بازار هست. برای عکاسی که تازه با فیلم شروع کرده، لازم نیست روی یه نورسنج گرون با کلی امکانات اضافی سرمایهگذاری کنی.
چیزی که کار باهاش ساده و خوندنش راحت باشه، تمام چیزیه که لازم داری. اگه دلت حتماً یه نورسنج با نمایشگر دیجیتال نمیخواد، پس من توصیه میکنم دنبال یه نورسنج آنالوگ قدیمیتر بگردی. من هنوز اولین نورسنجی که خریدم، یعنی Gossen Lunasix F رو دارم. هنوز هم میتونی نورسنجهای آنالوگ نو بخری یا میتونی تو بازار دست دوم دنبال مدلهای دیگه از سالهای قبل بگردی. این سرمایهگذاریای نیست که لازم باشه فوراً انجام بدی. مگر اینکه دوربینت یه نورسنج سالم نداشته باشه. شاید بخوای با ادامه سفر عکاسیات، یکی رو در نظر بگیری. این یه روش خیلی دقیق برای تعیین نوردهی برای فیلمته. تو بخش بعدی، در مورد تعیین نوردهی بدون هیچ نورسنجی صحبت میکنم.
نکات مهم برای عکاسی با فیلم
اینجا چند تا نکته برای عکاسی با فیلم هست که کمکت میکنه روی هر فریم یه نوردهی خوب داشته باشی.
با فیلم ISO 400 شروع کن. از اونجایی که احتمالاً هنوز فلاش نداری، این سرعت فیلم تو نور کم کمکت میکنه. تو نور بیرون، طیف وسیعتری از ترکیبهای نوردهی رو بهت میده.
برای سایهها نوردهی کن. اگه عکاس دیجیتال بودی، میدونی که باید برای هایلایتها (قسمتهای روشن) نوردهی کنی. موقع عکاسی با فیلم، باید برای سایهها نوردهی کنی. فیلم هایلایتها رو خیلی خوب مدیریت میکنه اما اون سایهها به یه کم کمک اضافی احتیاج دارن. کمنوردهی کردن فیلم منجر به یه نگاتیو نازک (نوردهی ضعیف با جزئیات کم یا بدون جزئیات)، گرین بیشتر، و یه چاپ تخت با کنتراست کم میشه.
قانون سانی ۱۶ (Sunny 16) رو یاد بگیر. یه روز آفتابی روشنه و باتری دوربینت تموم شده و نورسنجت از کار افتاده. چطور یه ترکیب نوردهی پیدا میکنی؟ سرعت شاترت رو نزدیک به درجه ISO فیلمت تنظیم کن و دیافراگمت رو روی f/16 بذار. مثلاً، اگه از فیلم ISO 400 استفاده میکنی، سرعت شاترت رو روی 1/500 ثانیه تنظیم میکنی. اگه ISO فیلمت ۱۲۵ باشه، سرعت شاترت رو روی 1/125 ثانیه تنظیم میکنی.
یه رکورد از هر نوردهیات نگه دار. یه دفترچه کوچیک و خودکار تو کیفت یا جیبت بذار و هر بار که عکس میگیری، سرعت شاتر، ISO و دیافراگم رو ثبت کن. شاید بخوای شرایط آب و هوا و نوری که زیرش نوردهی کردی رو هم یادداشت کنی.
پوش کردن فیلمت رو در نظر بگیر. پوش کردن (Pushing) اصطلاحیه که وقتی استفاده میشه که ISO دوربینت رو روی یه سرعت بالاتر از چیزی که فیلم براش ساخته شده تنظیم میکنی. مثلاً، اگه تو یه موقعیت با نور خیلی کم گیر کردی (داخل خونه، تو یه کنسرت، شب) و تنها چیزی که داری فیلم ISO 400 هست. میتونی ISO رو روی ۱۶۰۰ تنظیم کنی تا یه نوردهی مطلوبتر بگیری. اگه فیلمت رو خودت ظاهر نمیکنی، حتماً به لابراتوار بگو که فیلم رو پوش کردی تا اونها زمان ظهور رو تنظیم کنن.
فیلم سیاهوسفیدت رو خودت ظاهر کن. من حس میکنم این یه قدم ضروری برای یادگیری واقعی عکاسی با فیلمه. باید روی یه سری تجهیزات سرمایهگذاری کنی اما کمتر از چیزیه که فکر میکنی و وقتی اون فیلم تموم شده رو از تانک بیرون میاری، عاشق اون حس جادویی میشی که خیلی از ما وقتی تصاویرمون جلوی چشممون ظاهر میشن، بهمون دست میده.
ISO، سرعت شاتر، دیافراگم و نحوه ارتباطشون با هم رو یاد بگیر. یه موضوع خوب برای مطالعه، نوردهیهای متقابل (reciprocal exposures) هست.
یه تاریکخونه ساده
حالا که اولین حلقه فیلمت رو تموم کردی، قدم بعدی اینه که بدی ظاهرش کنن. همونطور که قبلاً گفتم، هنوز جاهایی هستن که فیلم رنگیات رو ظاهر میکنن. همین رو میشه در مورد فیلمهای سیاهوسفید هم گفت. اما من توصیه میکنم که یاد بگیری خودت فیلمت رو ظاهر کنی. یادگیری ظهور فیلم خیلی چیزا بهت یاد میده و جادوی اون فیلمی که از تانک ظهور بیرون میاد رو با هیچی نمیشه عوض کرد! با یه سرمایهگذاری کوچیک روی یه سری تجهیزات و یه فضایی که بتونی اون رو از هر نور اضافیای ایزوله کنی، تو مسیر قرار میگیری. اینا بعضی از چیزاییه که برای ظهور فیلم خودت لازم داری:
تانک ظهور (Developing tank). پترسون تقریباً استاندارد صنعتی در زمینه تانکهای ظهور فیلمه. اینها میتونن یک، دو، سه، پنج و هشت حلقه فیلم نگه دارن. من یه تانک دو حلقهای رو برای شروع پیشنهاد میکنم. حلقههای فیلم برای فیلمهای ۳۵ میلیمتری، ۱۲۶ و ۱۲۰ قابل تنظیم هستن. تانکهای یک و دو حلقهای با یه حلقه عرضه میشن پس اگه قراره دو تا حلقه رو ظاهر کنی، باید یکی دیگه بخری.
کیسه تعویض فیلم (Changing bag). اگه اتاق یا فضایی نداری که بتونی کاملاً تاریکش کنی، نگران نباش. یه کیسه تعویض فیلم یه جایگزین عالیه. اینها کیسههای ضد نوری هستن که بهت اجازه میدن تانکها، فیلم و حلقههات رو داخلش بذاری و وقتی درش رو بستی، دستات رو تو آستینهای ضد نور متصل به کیسه فرو میبری و میتونی با خیال راحت فیلم نور دیدهات رو روی حلقهها بارگذاری کنی.
ظروف اندازهگیری. پیشنهاد میکنم بری یه فروشگاه ارزونفروشی و چند تا پیمانه اندازهگیری بخری که حداقل یه لیتر ظرفیت داشته باشن. سه تا بگیر. یکی برای داروی ظهور (developer)، یکی برای استاپ باث (stop bath)، و یکی برای فیکسر (fixer). اگه بودجهاش رو داری، میتونی استوانههای مدرج مخصوص تاریکخونه هم بخری.
بطریهای نگهداری. اگه داروی شیمیایی اضافه آوردی، اینها برای نگهداری به درد میخورن. مطمئن شو که کدر باشن و بشه خیلی خوب درشون رو بست. یادت نره برچسب بزنی تا بدونی تو هر کدوم چیه.
دماسنج. این برای اندازهگیری دمای مواد شیمیاییاته.
تایمر. برای اینکه دقیقاً زمانبندی کنی که فیلم و چاپها چه مدت تو مواد شیمیایی مختلف در طول فرآیندشون هستن، به این نیاز داری.
یه قیچی. از این تو تاریکخونه یا کیسه تعویض فیلم برای بریدن قرقره و سر فیلم ۳۵ میلیمتریات استفاده میکنی.
در بازکن بطری. این ابزار مفید باز کردن قوطی فیلم رو راحت میکنه.
گیره لباس یا گیره فیلم. برای آویزون کردن فیلمت برای خشک شدن به اینها احتیاج داری.
تاریکخونه دیجیتال
حالا اولین حلقه فیلمت رو ظاهر کردی و نگاتیوها عالی به نظر میان! اگه به اندازه کافی خوششانس باشی که یه تاریکخونه آماده داشته باشی، پس میتونی شروع به چاپ کنی. اما اگه یه تازهکار مطلق هستی و هنوز بودجه راهاندازی یکی رو نداری، ناامید نشو. یه کامپیوتر و یه اسکنر (با قابلیت اسکن فیلم) تمام چیزیه که لازم داری.
امروزه کلی اسکنر فیلم تو بازار هست. من متوجه شدم که اپسون گزینههای زیادی تو ویژگیها و بودجههای مختلف برای تازهکارها و حرفهایها داره. اگه قصد داری به ماجراجوییهای فیلمیات ادامه بدی، پس باید مطمئن شی که میتونی یه اسکنر بگیری که نه تنها با فیلم و اسلاید ۳۵ میلیمتری کار کنه، بلکه با فیلم ۱۲۰ هم کار کنه. اگه وارد عکاسی لارج فرمت شدی، پس قابلیت اسکن ۴×۵ و ۸×۱۰ لازمه.
باید مطمئن شی که اسکنری که انتخاب میکنی میتونه رزولوشن لازم برای ایجاد چاپ رو ارائه بده. یه اسکنر با رزولوشن ۳۰۰۰ dpi جای خوبیه برای شروع. هر چی رزولوشنی که میتونن ارائه بدن بالاتر بره، قیمت هم بالاتر میره. اسکنرهای مخصوص فیلم وجود دارن که گرونترن اما یه اسکنر تخت با قابلیت اسکن نگاتیو، یه انتخاب خوب اولیه است.
پرینترها
اگه یه تاریکخونه دیجیتال راهاندازی کردی، باید یه پرینتر داشته باشی که بتونه چاپهای باکیفیت بالا ایجاد کنه. کلی پرینتر باکیفیت اون بیرون هست که مقرونبهصرفه هستن اما اینجا چند تا نکته در مورد چیزایی که موقع خرید پرینتر باید دنبالش بگردی، هست:
ظاهر چاپها رو چک کن. به جزئیات هایلایت و سایه تو اونها دقت کن.
دقت رنگ. آیا پرینتر رنگها رو دقیق بازتولید میکنه؟ آیا تُنها درستن؟ تهرنگهای اضافی (color casts) تو چاپهای سیاهوسفید رو چک کن.
نوع جوهر و طول عمر چاپ. چاپ روی انواع مختلف کاغذ چقدر دووم میاره؟ آیا پرینتر از جوهرهای دای (dye) یا پیگمنت (pigment) استفاده میکنه؟ هر کدوم مزایا و معایب خودشون رو دارن. من متوجه شدم که چاپهای پیگمنت رنگ، شادابی و طول عمرشون رو خیلی خوب حفظ میکنن.
انواع و اندازههای کاغذ. پرینتر چه اندازههایی از کاغذ رو میتونه پشتیبانی کنه؟ دنبال چاپهای بزرگ هستی یا چیزی کوچیکتر مثل ۸×۱۰؟ تولیدکنندههای برجستهای هستن که طیف وسیعی از کاغذها رو برای پرینترها و همچنین با پرداختهای نهایی مثل گلاسه، مرواریدی، مات و حتی کنواس تولید میکنن.
حرف آخر
امیدوارم این راهنما برای شروع سفرتون به دنیای عکاسی با فیلم مفید بوده باشه. من عکاسی با فیلم رو زمانی یاد گرفتم که فقط همین وجود داشت اما اون درسها با من موندن. مثل هر هنرمندی، گاهی اوقات میتونی با تغییر دادن اوضاع، الهام بگیری. امتحان کردن یه رسانه جدید یا یه راه جدید برای خلق دیدگاهت میتونه محرک باشه. این همیشه برای من جواب داده.
در زمانی که دنیا پر از تصاویر دیجیتالیه که دارن همهشون شبیه به هم میشن، فیلم میتونه چیزی باشه که عکسهای تو رو از بقیه جدا میکنه. این قدم کوچیک به یه راه جدید قدیمی برای عکس گرفتن، ممکنه تشویقت کنه که دنبال فرآیندهای عکاسی آنالوگ قدیمیتر دیگه مثل سیانوتایپ، کلودیون مرطوب، چاپ پلاتینیوم، چاپ با کاغذ نمکی، و خیلیهای دیگه بری. هر چیز جدیدی که بتونی امتحان کنی تا به عکسهات یه ظاهر تازه بدی، همیشه خلاقیت رو تحریک میکنه.
دوربینهای فیلمی بیشتر از دوربینهای دیجیتال عمر میکنن؛ به همین دلیله که هنوز این همه از اونها در وضعیت کارکردن هستن. سرمایهگذاری کوچیک شما با سالها و سالها خدمات و خلاقیت پاداش داده خواهد شد.