تجهیزاتی که عکاسای فشن استفاده میکنن خیلی با هم فرق داره و بستگی به این داره که از چی عکاسی میشه و کی پشت دوربینه. به طور کلی، تجهیزات لازم برای عکاسی از یه فشنشو خیلی استانداردتر از تجهیزات لازم برای گرفتن عکسهای ادیتوریال (editorial) هست. عکاسای فشن موفقی هستن که میتونن همه وسایلشون رو توی یه کیف جا بدن—و عکاسای دیگهای هم هستن که به یه کامیون پر از تجهیزات نیاز دارن. این مقاله مخصوص عکاساییه که تازه میخوان کار تولید محتوای فشن رو شروع کنن.

دوربینها و لنزها
تقریباً هر نوع ترکیب دوربین و لنزی یه جایی توی تاریخ برای عکاسی فشن استفاده شده. یه بحث سرسری در مورد این موضوع خودش چندتا مقاله میشه. اگه همین الان یه دوربین دارید، باید با همونی که دارید شروع کنید و اگه لازم شد، ارتقاعش بدید. با این حال، اگه دارید از صفر شروع میکنید، یه سری نکات اساسی هست که باید تو ذهن داشته باشید. ویژگیهای فوکوس خودکار پیشرفته مثل ردیابی سوژه و فوکوس روی چشم (Eye-AF) میتونن موقع عکاسی از مدلهای در حال حرکت، حسابی نجاتبخش باشن. به همین ترتیب، سرعت عکاسی پیاپی (burst rate) یه دوربین میتونه تفاوت بین ثبت دقیق لحظهای که باد لباس رو به شکل عالی درمیاره و لحظهای که لباس بیروح از آب درمیاد رو رقم بزنه. گرایش به سمت پروژههای ترکیبی عکس و ویدیو هم باعث شده دوربینهایی که هردو کار رو انجام میدن، برای عکاسای فشن جذاب باشن. با اینکه اکثر دوربینهای دیجیتال جدید یه سری قابلیتهای ویدیویی دارن، ولی همشون اینطور نیستن، پس اگه قصد دارید کنار عکسهای ثابتتون ویدیو هم داشته باشید، حتماً این مورد رو چک کنید.
از اون طرف ماجرا، شاهد احیای عکاسی با فیلم توی دنیای فشن هستیم. دوربینهای آنالوگ و حسوحال خاصی که انواع مختلف فیلمها میدن، برای خیلیها عزیزه و اگه میخواید تصاویرتون ظاهر منحصربهفردی داشته باشه، ارزش امتحان کردن رو دارن.
همونطور که هیچ نوع دوربین مشخصی برای فشن وجود نداره، هیچ لنز همهکارهای هم وجود نداره. متاسفم. هر عکاس فشنی لنز دم دستی و همهکاره خودشو داره و هر پروژهای نیازهای خاص خودشو. با این اوصاف، یه ترکیب ۲۴-۷۰ میلیمتری و ۷۰-۲۰۰ میلیمتری یه زوج کاربردی برای شروع به حساب میاد. با اینکه خیلی عجیبغریب و خاص نیستن، ولی این زومهای امتحان پسداده، از لنزهای پرایم (تککانونی) تطبیقپذیرترن و میتونن پروژههایی که توشون سروکله زدن با چندتا لنز سخته رو سادهتر کنن. اگه برای یه لنز f/2.8 ولخرجی کنید، لنزی خواهید داشت که میتونید تا آخر عمرتون ازش استفاده کنید.
همونطور که عکاسایی هستن که قسم میخورن فقط با فیلم کار کنن، عکاسایی هم هستن که منحصراً با لنزهای پرایم عکاسی میکنن. شاید بزرگترین مزیت استفاده از یه لنز پرایم این باشه که میتونید با قیمت پایینتری نسبت به یه لنز زوم، یه لنز سریعتر (با دیافراگم بازتر) داشته باشید. لنزهای پرایم همچنین یه تجربه عکاسی فیزیکیتر رو به وجود میارن، چون شما (یا مدلتون) باید برای تغییر کادر حرکت کنید. عیبش اینه که برای پوشش دادن نماهای واید و نزدیک بدون اعوجاج، به لنزهای بیشتری نیاز دارید. موقع جمع کردن یه کیت از لنزهای پرایم، همیشه این وسوسه وجود داره که کمیت رو به کیفیت ترجیح بدید. به این وسوسه توجه نکنید. برخلاف تکنولوژی دوربین که دائماً در حال تغییره، یه لنز باکیفیت به ندرت نیاز به تعویض پیدا میکنه. بلندمدت فکر کنید.
24-70mm Lens
70-200mm Lens
یه لنز ۵۰ میلیمتری یه اولین لنز پرایم عالی برای عکاسی فشنه—راستش برای هرچیزی عالیه. فاصله کانونی ۵۰ میلیمتری به شما این امکان رو میده که هم نماهای کامل و هم جزئیات رو با حداقل اعوجاج ثبت کنید. عکاسایی که میخوان به مدلهاشون نزدیکتر بشن، باید به فکر اضافه کردن یه لنز بین ۸۵ تا ۱۳۵ میلیمتر به کیتشون باشن. یه لنز ماکرو هم میتونه یه اضافه مفید باشه اگه قصد دارید عکسهای نزدیک از جزئیات بگیرید.
نورپردازی
این به اندازه دوربین و لنزتون مهمه—شایدم مهمتر. نورپردازی فوقالعاده میتونه کاری کنه که یه دوربین معمولی بدرخشه، ولی حتی بهترین دوربین هم اگه نورپردازیتون افتضاح باشه، عکسهای سطح پایینی تولید میکنه. نورپردازی باید اولین چیزی باشه که هر عکاسی موقع برنامهریزی یه پروژه بهش فکر میکنه. به طور سنتی، فلاشهای استروب (strobes) اصل کارِ پروژههای فشن بودن. توی فضای امروزی که عکس و ویدیو با هم قاطی شدن، نورهای پیوسته (continuous lights) به خاطر تطبیقپذیری که ارائه میدن، محبوبیت پیدا کردن. صرف نظر از مسیری که انتخاب میکنید، درست مثل لنزها، باید بهترین نورهایی که بودجهتون اجازه میده رو تهیه کنید. موقع ساختن یه کیت نورپردازی هم مهمه که بلندمدت فکر کنید، چون عوض کردن برند بعداً از نظر سازگاری و کنترل میتونه دردسرساز بشه.
اگه دارید عکاسی فشن خیابونی انجام میدید، شاید بتونید با یه فلاش ساده کارتون رو راه بندازید. مدلی رو انتخاب کنید که بشه خارج از دوربین ازش استفاده کرد تا به ستاپتون انعطافپذیری اضافه کنید. اخیراً یه جایگاه خاصی از نورهای جمعوجور بین فلاشهای روی دوربین و فلاشهای استودیویی توسط پروفوتو و گودوکس ایجاد شده. این نورها گزینههای جذابی برای عکاسایی هستن که یه کم قدرت بیشتری از یه فلاش میخوان ولی نمیخوان خودشون رو کاملاً درگیر حمل کردن یه فلاش استودیویی گندهبک کنن. توجه داشته باشید که مثل فلاشهای استروب معمولی، این نورها هم برای ارتباط بین دوربین و نور به یه تریگر نیاز دارن—با این مزیت اضافه که میتونن به طور یکپارچه با اکوسیستمهای مورد استفاده نورهای بزرگتر هر دو برند ادغام بشن.
فلاشهای استروب باتریخور امروزی، چاقوی سوئیسی نورپردازی فشن هستن. توی خونه، استودیو، یا سر لوکیشن، تقریباً هرجایی که بهشون نیاز داشته باشید، انفجارهای قدرتمندی از نور رو تحویل میدن. خیلیهاشون نور مدلینگ LED هم دارن که میشه توی شرایط اضطراری برای نورپردازی ویدیو ازشون استفاده کرد. یادتون نره که یکی دوتا باتری یدکی هم اضافه کنید.
اگه قصد دارید به طور منظم کنار عکسهای فشنتون ویدیو هم داشته باشید، شاید بهتر باشه به فکر سرمایهگذاری روی یه نور LED باشید. LEDهای به سبک مونولایت، نور پیوستهای با شکلی شبیه به فلاشهای استروب تولید میکنن—و در بعضی موارد مانت لوازم جانبی یکسانی هم دارن—که اونها رو به واحدهای انتقالی آشنا و کاربردی تبدیل میکنه. پنلهای LED هم یه سبک محبوب دیگه هستن که در شکلها و اندازههای مختلفی عرضه میشن. با اینکه LEDهای نور روز و دو-رنگ کار رو راه میندازن، عکاسای ماجراجوتر ممکنه طرحهایی با خروجی تمامرنگ رو در نظر بگیرن که میشه ازشون برای ایجاد و فراخوانی سریع رنگهای زنده استفاده کرد.
هرچی بیشتر درگیر استودیو و فشن تجاری بشید، احتمال اینکه با دنیای قدرتمند (و گرون) LEDها و HMIهای سینمایی روبرو بشید، بیشتر میشه. با اینکه از نظر فنی میتونید مجموعه خودتون رو بسازید، ولی این نورها معمولاً برای پروژهها اجاره میشن.
شکلدهندههای نور
چه از خورشید استفاده کنید، چه از یه فلاش استروب، یا یه LED به عنوان منبع نور، اینکه چطور اون نور رو شکل میدید، تصمیمی نیست که بشه ازش سرسری گذشت. عکاسای نور طبیعی باید روی یه رفلکتور باکیفیت سرمایهگذاری کنن که میشه ازش برای بازتاب، هدایت و پر کردن راحت نور استفاده کرد. فلگها و اسکریمها هم به همون اندازه برای ستاپهای استودیویی و لوکیشن مفید هستن.
شکلدهندههایی که روی خود نور نصب میشن مثل سافتباکسها، چترها و بیوتیدیشها همگی جایگاه خودشون رو توی کیت یه عکاس فشن دارن. همچنین میتونید با استفاده از ژلهای رنگی برای تولید پاششهای رنگی زنده، به یه پروژه فشن هیجان بدید.
سایر لوازم ضروری
دیگه چی توی کیت یه عکاس فشن پیدا میشه؟ کالر چارتها ابزارهای فوقالعاده باارزشی هستن—به خصوص موقع عکاسی از آیتمهایی که باید با وفاداری رنگی دقیقی نمایش داده بشن. نورسنجها، با اینکه کمتر از گذشته سر صحنه دیده میشن، همچنان ابزارهای مفیدی موقع چیدن طراحیهای نوری پیچیده هستن. کابلهای تترینگ (Tethering) وسیلهای برای انتقال تصاویر به کلاینتها و تیمهای خلاق با استفاده از کامپیوتر یا تبلت فراهم میکنن. حتماً کابلی رو انتخاب کنید که با دوربین و دستگاه نمایشتون سازگار باشه.
چسب گفر (Gaffer tape) یکی از مفیدترین وسایل مصرفی توی کیت هر عکاسیه. چه برای محافظت از کف کفش یه مدل و چه برای محکم کردن یه کابل، کاربرد چسب گفر تمومی نداره. یه رول مشکی، یه رول سفید و—اگه حس خلاقیتتون گل کرده، چندتا رنگی بردارید.
یه نکته مهم اگه دارید تو استودیو عکاسی میکنید اینه که پسزمینهتون چی خواهد بود. بکدراپهای کاغذی یکپارچه (Seamless paper) به خاطر تنوع رنگها و اندازههای موجود و همچنین بهصرفه بودن از نظر هزینه، یه انتخاب محبوب هستن. بکدراپهای پارچهای و کنواس هم وقتی بافت یا طرحهای رنگی پیچیدهتری مد نظر باشه، جایگزینهایی برای بکدراپ کاغذی ارائه میدن.