دنیای عکاسی پر از مخففها و اصلاحاتی است که به ما اجازه میدهند کلمات یا عبارات طولانیتر را راحتتر بیان کنیم. اما اگر تازه کار عکاسی را شروع کردهاید، این مخففها ممکن است بیشتر گیجکننده باشند تا مفید، و این راهنما دقیقاً برای شما تهیه شده است.
در این پست لیستی از اصطلاحات عکاسی رایجی که اغلب هنگام صحبت در مورد عکاسی و/یا تجهیزات دوربین میشنوید را توضیح میدهیم.

A
A: اولویت دیافراگم (Aperture priority). همچنین در برخی از پیچهای تنظیم حالت به صورت Av، برای مقدار دیافراگم (aperture value)، مخفف میشود. این یک تنظیم دوربین است که در آن عکاس یک مقدار دیافراگم ثابت (یا عدد f) را انتخاب میکند و به دوربین اجازه میدهد سرعت شاتر (و احتمالاً ISO) را برای دستیابی به نوردهی مناسب (که توسط نورسنج داخلی دوربین تعیین میشود) تنظیم کند.
ACR: Adobe Camera Raw. یک پلاگین برای ادوبی فتوشاپ که به شما امکان میدهد عکسهای خام را بدون نیاز به عبور از ادوبی لایتروم، وارد، پردازش و بهبود ببخشید.
AE: نوردهی خودکار (Automatic exposure). که به آن autoexposure نیز گفته میشود، این یک حالت دوربین است که به طور خودکار تنظیمات بهینه نوردهی را، معمولاً بر اساس خوانشهای یک نورسنج داخلی، تعیین میکند.
AE-L: قفل نوردهی خودکار (Automatic exposure lock). یک ویژگی دوربین که به عکاس اجازه میدهد تنظیمات نوردهی فعلی را قفل کند. اغلب همراه با AF-L که فوکوس خودکار را قفل میکند، استفاده میشود. میتوان از آن برای کادربندی مجدد بدون نورسنجی مجدد استفاده کرد.
AF: فوکوس خودکار (Autofocus). سیستمی که به دوربین اجازه میدهد لنز را به طور خودکار برای دستیابی به وضوح بهینه بر روی یک نقطه یا ناحیه انتخاب شده به صورت خودکار یا دستی، فوکوس کند.
AF-L: قفل فوکوس خودکار (Autofocus lock). یک ویژگی دوربین که به عکاس اجازه میدهد فوکوس فعلی را قفل کند. اغلب همراه با AE-L که تنظیمات نوردهی را قفل میکند، استفاده میشود. میتوان از آن برای کادربندی مجدد بدون فوکوس مجدد استفاده کرد.
AoV: زاویه دید (Angle of view). گستره زاویهای از یک صحنه که توسط دوربین قابل ثبت است. این اصطلاح اغلب به جای «میدان دید» (field of view) استفاده میشود. به FOV مراجعه کنید.
APEX: Additive System of Photographic Exposure. سیستمی برای محاسبه ساده نوردهی که برای اولین بار در استاندارد ASA سال ۱۹۶۰ در مورد سرعت فیلم تکرنگ پیشنهاد شد. در حالی که APEX نتوانست به یک استاندارد اساسی در صنعت دوربین تبدیل شود، استفاده آن از Av و Tv برای اشاره به دیافراگم و سرعت شاتر در دوربینهای مدرن باقی مانده است.
APS-C: Advanced Photo System type-C. فرمت سنسور تصویر مبتنی بر اندازه نگاتیو فیلم C (“کلاسیک”) توسط سیستم پیشرفته عکس. این سنسورها دارای اندازههای مختلفی هستند (معمولاً ۲۲.۵×۱۵ میلیمتر تا ۲۴×۱۶ میلیمتر)، نسبت ابعاد ۳:۲ دارند و در مقایسه با فول فریم ۳۵ میلیمتری دارای کراپ (معمولاً ۱.۵x تا ۱.۶x) هستند. بنابراین، این دوربینها اغلب «سنسور کراپ» یا «کراپ فریم» نامیده میشوند.
ASA: American Standards Association. نهاد استانداردی که سیستم ASA را برای رتبهبندی حساسیت سرعت امولسیونهای عکاسی تعریف کرد. این سازمان خصوصی غیرانتفاعی از آن زمان به موسسه استانداردهای ملی آمریکا (ANSI) تغییر نام داده است. در سال ۱۹۷۴، ASA و DIN در استانداردهای ISO که امروزه توسط عکاسان استفاده میشود، ترکیب شدند.
ASPH: اسفریک (Aspheric). یک عنصر لنز که از یک پروفایل سطح پیچیدهتر که بخشی از یک کره یا استوانه نیست، برای کاهش انواع مختلف انحرافاتی که لنزهای ساده از آن رنج میبرند، استفاده میکند. یک عنصر لنز اسفریک قادر است جایگزین چندین عنصر لنز ساده شود. لنزهای دوربینی که دارای یک عنصر اسفریک هستند اغلب به عنوان لنزهای اسفریکال شناخته میشوند.
AWB: تراز سفیدی خودکار (Auto White Balance). یک ویژگی دوربین یا نرمافزار که یک عکس را ارزیابی کرده و به طور خودکار تراز سفیدی بهینه را با هدف حذف ته رنگها از صحنه، انتخاب میکند.
B
B: بالب (Bulb). یک تنظیم شاتر دوربین که شاتر را تا زمانی که دکمه شاتر فشرده نگه داشته شده، باز نگه میدارد. این نام به حبابهای لاستیکی اشاره دارد که به عنوان شاترهای پنوماتیک در دوربینهای اولیه استفاده میشدند — فشردن حباب شاتر را باز میکرد و رها کردن فشار شاتر را میبست، بنابراین عکسها به اندازهای که حباب فشرده بود، نوردهی میشدند.
BBF: فوکوس با دکمه پشتی (Back button focus). یک ویژگی دوربین که اجازه میدهد یک دکمه جداگانه در پشت دوربین برای فوکوس کردن به جای فشردن نیمه دکمه شاتر استفاده شود.
B&W: سیاه و سفید (Black and white). که تکرنگ (monochrome) نیز نامیده میشود، این نوع عکاسی شامل عکسهایی است که فقط حاوی سایههایی از خاکستری خنثی (یا یک رنگمایه مانند سپیا) از سیاه تا سفید هستند، به جای رنگ.
C
C1: کپچر وان (Capture One). نرمافزار عکاسی ساخته شده توسط شرکت دانمارکی تجهیزات و نرمافزار عکاسی Phase One. این برنامه پردازش فایل خام، کاتالوگ کردن عکس و عکاسی متصل (tethered shooting) را ارائه میدهد.
CA: انحراف رنگی (Chromatic aberration). که «حاشیهرنگی» (color fringing) نیز نامیده میشود، این یک اعوجاج رنگی است که وقتی یک لنز نتواند تمام رنگها را به یک نقطه یکسان فوکوس کند، رخ میدهد. این به صورت یک خط دور یا حاشیه رنگی در مناطقی از تصویر که کنتراست بالایی بین اشیاء روشن و تاریک وجود دارد، ظاهر میشود.
CC: نقد سازنده (Constructive criticism). توسط عکاسانی استفاده میشود که از دیگران میخواهند نقدهای مفیدی از کارشان به صورت آنلاین ارائه دهند.
CCD: دستگاه بار-جفتشده (Charge-coupled device). یکی از دو نوع اصلی سنسورهای تصویر نیمههادی، که دیگری CMOS است. مزایای آن معمولاً شامل شاتر جهانی (تمام پیکسلها به طور همزمان نوردهی میشوند)، وضوح/حساسیت بالا (به دلیل اینکه پیکسلها مجبور نیستند فضا را با تقویتکنندهها به اشتراک بگذارند)، و کیفیت بالا/نویز کم است. معایب آن شامل مصرف برق بالا و هزینه بالا (نیاز به یک فرآیند تولید ویژه دارد) است.
CDAF: فوکوس خودکار تشخیص کنتراست (Contrast-detection autofocus). یک سیستم فوکوس خودکار که با اندازهگیری کنتراست با استفاده از یک سنسور از طریق لنز، به فوکوس دست مییابد. دوربین سعی میکند با تنظیم فوکوس لنز تا زمانی که حداکثر کنتراست در نقطه فوکوس تشخیص داده شود، روی یک شیء فوکوس کند. در مقایسه با فوکوس خودکار تشخیص فاز، فوکوس خودکار تشخیص کنتراست در ردیابی سوژههای متحرک عملکرد ضعیفتری دارد.
CF: کامپکتفلش (CompactFlash). یک فرمت کارت حافظه که معمولاً توسط دوربینهای دیجیتال استفاده میشود. این فرمت که در سال ۱۹۹۴ توسط SanDisk توسعه یافت، از فناوری حافظه فلش برای ذخیره مقادیر زیادی داده در دستگاههای نسبتاً کوچک استفاده میکند. رقیب اصلی آن کارت Secure Digital (SD) است.
CIF: گرفتن در فوکوس (Catch in focus). که «فوکوس تلهای» (trap focus) نیز نامیده میشود، این یک روش عکاسی است که در آن عکاس دوربین را از قبل روی یک نقطه خاص فوکوس میکند و سپس دوربین به طور خودکار هنگامی که تشخیص دهد سوژهای در آن نقطه وارد فوکوس شده است، یک نوردهی را ثبت میکند.
CMOS: نیمههادی اکسید-فلز مکمل (Complementary metal–oxide–semiconductor). نوع غالب سنسور تصویر در دوربینهای دیجیتال مدرن (دیگری CCD است). مزایای آن شامل سرعت خواندن، مصرف برق کم و هزینه پایین (از فرآیندهای سنتی ساخت تراشه استفاده میکند) است. معایب آن شامل شاتر چرخشی (rolling shutter) (پیکسلها خط به خط نوردهی میشوند) و حساسیت پایینتر (هر سایت پیکسل فضا را با یک تقویتکننده به اشتراک میگذارد) است.
CMYK: سایان، مجنتا، زرد و سیاه. یک مدل رنگی کاهشی که در چاپ رنگی استفاده میشود و از صفحات جوهر سایان، مجنتا، زرد و کلید (سیاه) روی یک پسزمینه روشن (معمولاً سفید) استفاده میکند. به عنوان یک مدل کاهشی، رنگهای اضافه شده از سفید کم میشوند و ترکیب کامل رنگها سیاه است. چاپگرهای رنگی به طور کلی CMYK هستند.
CP: فیلتر پلاریزه دایرهای (Circular polarizing filter). که به صورت CPL نیز مخفف میشود، یک پلاریزه دایرهای نوعی فیلتر است که به لنز متصل میشود و تابش خیرهکننده و بازتابها را کاهش میدهد. یک عکاس میتواند قسمت جلویی فیلتر را برای کنترل اثر پلاریزاسیون بچرخاند.
CSC: دوربین سیستم کامپکت (Compact system camera). نام دیگر دوربینهای بدون آینه. به MILC مراجعه کنید.
CWB: تراز سفیدی سفارشی (Custom white balance). یک تنظیم دوربین که به عکاسان اجازه میدهد تراز سفیدی خود را تنظیم کنند، معمولاً برای شرایطی با نورپردازی دشوار یا مختلط. این شامل عکاسی از چیزی کاملاً سفید یا خاکستری خنثی در همان نورپردازی به عنوان مرجع برای دوربین برای تنظیم دمای رنگ است.
D
DAM: مدیریت دارایی دیجیتال (Digital asset management). نرمافزاری که به سازماندهی تعداد زیادی از فایلها کمک میکند. ویژگیهای آن به طور کلی شامل وارد کردن، مشاهده، سازماندهی، برچسبگذاری، ویرایش و اشتراکگذاری است. برنامههای محبوب شامل Adobe Lightroom و Adobe Bridge هستند.
DDSSM: Direct Drive Super Sonic Wave Motor. نام سونی برای فناوری لنز موتور اولتراسونیک خود در یک موتور خطی. به USM مراجعه کنید.
DIN: Deutsches Institut für Normung. یک سیستم لگاریتمی برای رتبهبندی سرعت فیلم که در سال ۱۹۳۴ معرفی شد قبل از اینکه به طور گسترده در اروپا استفاده شود. در سال ۱۹۷۴، DIN و ASA در استانداردهای ISO که امروزه توسط عکاسان استفاده میشود، ترکیب شدند.
DoF: عمق میدان (Depth of Field). فاصله بین نزدیکترین و دورترین اشیاء در یک عکس که با وضوح قابل قبول در فوکوس هستند. عمق میدان کم میتواند منجر به تاری قابل توجهی در جلو و پشت سوژهای که روی آن فوکوس شده است، شود، در حالی که عمق میدان وسیع/عمیق میتواند بخش بیشتری (یا تمام) از یک صحنه را با وضوح کامل نمایش دهد.
DNG: نگاتیو دیجیتال (Digital Negative). یک فرمت تصویر خام بدون اتلاف که توسط Adobe برای استفاده در عکاسی دیجیتال توسعه یافته و به ثبت رسیده است. به عنوان یک فرمت باز با مشخصات در دسترس رایگان، DNG به عنوان یک فرمت فایل خام جهانی به عنوان جایگزینی برای فرمتهای خام اختصاصی توسعه یافته توسط تولیدکنندگان دوربین طراحی شده است.
DPI: نقطه در هر اینچ (Dots per inch). راهی برای اندازهگیری قابلیت جزئیات دقیق یک چاپگر یا اسکنر. به تعداد نقاط جداگانهای که میتوان در فضای یک اینچ خطی (نه مربعی) قرار داد، اشاره دارد.
DSLM: دیجیتال تک لنزی بدون آینه (Digital single-lens mirrorless). نام دیگر دوربینهای بدون آینه. به MILC مراجعه کنید.
DSLR: دیجیتال تک لنزی بازتابی (Digital single-lens reflex). یک دوربین دیجیتال که از یک آینه برای هدایت نور بین منشور منظرهیاب (برای دیدن و کادربندی صحنه) و سنسور تصویر (هنگامی که شاتر برای نوردهی یک عکس فعال میشود) استفاده میکند.
DR: محدوده دینامیکی (Dynamic range). محدوده شدت نور، یا روشنایی، بین حداکثر و حداقل در یک صحنه، از هایلایتها تا سایهها. این اغلب برای اشاره به محدودیتهای این محدوده که یک فیلم یا سنسور دیجیتال میتواند ثبت کند، استفاده میشود.
DSC: دوربین ثابت دیجیتال (Digital Still Camera). اغلب توسط دوربینهای دیجیتال مختلف به عنوان پیشوند در نام فایلهای عکسهای دیجیتال ثبت شده استفاده میشود.
DX: نام نیکون برای فرمت سنسور تصویر کراپ APS-C خود، که تقریباً ۲۴×۱۶ میلیمتر اندازه دارد.
E
EC: جبران نوردهی (Exposure compensation). یک ویژگی دوربین که به عکاسان اجازه میدهد یک عکس را (اغلب در فواصل ۱/۳ استاپ) نسبت به نوردهی مناسب محاسبه شده توسط نورسنج داخلی، بیش از حد یا کمتر از حد نوردهی کنند.
ED: شیشه با پراکندگی بسیار کم (Extra low dispersion glass). شیشهای با پراکندگی بسیار کم که به عنوان عناصر در لنزهای دوربین برای کاهش انحراف رنگی استفاده میشود.
EF: الکترو-فوکوس (Electro-Focus). مانت لنز استاندارد کانن که در سال ۱۹۸۷ برای خانواده دوربینهای SLR فیلمی و دیجیتال EOS خود معرفی شد. لنزهای EF با استفاده از یک موتور الکتریکی در داخل هر لنز فوکوس خودکار میکنند.
EF-S: الکترو-فوکوس کوچک/کوتاه (Electro-Focus Small/Short). مانت لنز کانن که در سال ۲۰۰۳ معرفی شد و برای دوربینهای DSLR خانواده EOS با سنسورهای اندازه APS-C طراحی شده است. لنزهای EF طراحی شده برای دوربینهای فول فریم را میتوان روی دوربینهای با مانت EF-S استفاده کرد، اما لنزهای EF-S را نمیتوان روی دوربینهای با مانت EF نصب کرد. حرف ‘S’ در نام ممکن است به معنی کوچک (اشاره به دایره تصویر کوچکتر) یا کوتاه (اشاره به فاصله کوتاهتر بین لنز و سنسور) باشد.
EOS: سیستم الکترو-اپتیکال (Electro-Optical System). خانواده دوربینهای فوکوس خودکار کانن که در سال ۱۹۸۷ معرفی شد. EOS که در ابتدا برای SLRهای فیلمی ۳۵ میلیمتری عرضه شد، برای شامل شدن دوربینهای DSLR و همچنین دوربینهای بدون آینه (با معرفی خط EOS-M) رشد کرده است. خط EOS همچنین به نام الهه سپیدهدم یونانی نامگذاری شده است.
EOS M: سیستم الکترو-اپتیکال موبایلیتی (Electro-Optical System Mobility). اولین خانواده دوربینهای بدون آینه با لنز قابل تعویض کانن.
ETTL: ارزیابی از طریق لنز (Evaluative through-the-lens). نورسنجی خودکار فلاش که یک پیش-فلاش شلیک میکند، نور حاصل را که به دوربین وارد میشود اندازهگیری میکند و سپس از آن اطلاعات برای محاسبه زمان نوردهی مناسب فلاش استفاده میکند.
ETTR: نوردهی به سمت راست (Expose to the right). تکنیکی برای داشتن بالاترین نوردهی ممکن برای جمعآوری بیشترین نور و اطلاعات ممکن بدون بریدگی (clipping) در هیستوگرام و از دست دادن جزئیات با نوردهی بیش از حد.
EV: مقدار نوردهی (Exposure value). عددی که نشاندهنده مقدار نوری است که به فیلم یا سنسور دوربین میرسد و توسط دیافراگم و سرعت شاتر تعیین میشود. ترکیبات مختلف دیافراگم و سرعت شاتر که نوردهی یکسانی تولید میکنند، عدد EV یکسانی دارند.
EVF: منظرهیاب الکترونیکی (Electronic viewfinder). یک منظرهیاب دوربین که در آن صحنه همانطور که از طریق لنز دیده میشود، برای مشاهده عکاس با یک چشم روی یک نمایشگر دیجیتال مینیاتوری نمایش داده میشود.
EVIL: منظرهیاب الکترونیکی، لنز قابل تعویض (Electronic viewfinder, interchangeable lens). نام دیگر دوربینهای بدون آینه. به MILC مراجعه کنید.
EXIF: فرمت فایل تصویر قابل تعویض (Exchangeable Image File Format). که به طور رسمی Exif (بدون حروف بزرگ) نوشته میشود، این دادههای استانداردی است که در هر فایل تصویری که یک دوربین ضبط میکند، ذخیره میشود. اطلاعات موجود ممکن است شامل تاریخ/زمان، اطلاعات دوربین/لنز، جزئیات نوردهی، GPS و موارد دیگر باشد.
F
f: عدد f یا f-stop. این عددی است که دیافراگم لنز را مشخص میکند. این نسبت فاصله کانونی به قطر مؤثر دیافراگم است. عدد f پایین نشاندهنده اندازه دیافراگم بزرگتر است که اجازه میدهد نور بیشتری به فیلم یا سنسور دوربین برسد. یک f-stop به تغییر √۲ (حدود ۱.۴۱) در عدد f و تغییر ضریب ۲ در شدت نور اشاره دارد.
FF: فول فریم (Full frame). اندازه سنسور در عکاسی دیجیتال مبتنی بر فرمت ۳۵ میلیمتری که در عکاسی فیلمی غالب شد. یک سنسور فول فریم ۳۶×۲۴ میلیمتر اندازه دارد، نسبت ابعاد ۳:۲ و قطر تقریبی ۴۳ میلیمتر.
FOV: میدان دید (Field of view). بخشی از جهان که از طریق دوربین قابل مشاهده و ثبت است. هنگامی که به عنوان یک زاویه (از مخروط دید) بیان میشود، به آن زاویه دید (AOV) نیز گفته میشود. میدان دید به فاصله کانونی لنز و اندازه سنسور/فیلم بستگی دارد.
FPS: شاتر سطح کانونی (Focal-plane shutter). نوعی شاتر که درست در جلوی سطح کانونی دوربین قرار دارد.
FPS: فریم بر ثانیه (Frames per second). این حداکثر نرخ عکاسی پیاپی (burst) دوربین برای عکسهای ثابت یا نرخ فریمهای موجود برای ویدیو است.
FX: نام نیکون برای فرمت سنسور فول فریم خود، که ابعاد آن بر اساس فیلم ۳۵ میلیمتری است.
G
GAS: سندروم خرید تجهیزات (Gear acquisition syndrome). اغلب برای توصیف اعتیاد یک عکاس به خرید مداوم تجهیزات جدید دوربین، اغلب بدون هیچ نیاز عملی واقعی، استفاده میشود.
GB: گیگابایت (Gigabyte). مضربی از واحد بایت برای ذخیرهسازی اطلاعات دیجیتال. از آنجایی که گیگا به معنی ۱۰ به توان ۹ است، یک گیگابایت یک میلیارد بایت داده است.
GIF: فرمت تبادل گرافیک (Graphics Interchange Format). یک فرمت تصویر بیتمپ که در سال ۱۹۸۷ معرفی شد و از ۸ بیت در هر پیکسل پشتیبانی میکند، به این معنی که هر تصویر میتواند حداکثر ۲۵۶ رنگ مختلف را نمایش دهد. GIFها به دلیل پشتیبانی گسترده، در وب همهجاگیر هستند، اما محدودیتهای رنگی این فرمت را برای عکسها کمتر از فرمتهایی مانند JPEG مناسب میکند. با این حال، عکسها به طور گسترده در قالب GIF به شکل میمهای آنلاین به اشتراک گذاشته میشوند.
GN: عدد راهنما (Guide number). عددی که برای نشان دادن قدرت یک فلاش الکترونیکی استفاده میشود و برای محاسبه f-stop لازم برای هر فاصله فلاش تا سوژه (یا فاصله برای یک f-stop معین) به کار میرود. عدد راهنما = عدد f × فاصله. هرچه عدد راهنما بزرگتر باشد، فاصله بیشتری را فلاش میتواند به درستی نوردهی کند.
GND: چگالی خنثی مدرج (Graduated neutral density). نوعی فیلتر چگالی خنثی که در آن مقدار نور مسدود شده یک گرادیان از یک طرف به طرف دیگر است. برای صحنههایی مانند مناظر که عکاسان نیاز به کاهش کنتراست بین آسمان روشن و منظره تاریک دارند، مفید است.
GP: گیگاپیکسل (Gigapixel). یک میلیارد پیکسل. اصطلاحی که برای اشاره به وضوح عکسها، نمایشگرها و سنسورهای دوربین استفاده میشود.
H
HDR: محدوده دینامیکی بالا (High dynamic range). نوعی عکاسی که هدف آن بازتولید محدوده وسیعتری از روشنایی نسبت به آنچه معمولاً با تجهیزات و تکنیکهای عکاسی استاندارد ثبت میشود، است. این کار اغلب با گرفتن چندین عکس با نوردهیهای مختلف و سپس ترکیب آنها در یک عکس با حداکثر مقدار تونال بالاتر و حداقل پایینتر انجام میشود.
HFD: فاصله هایپرفوکال (Hyperfocal distance). یک فاصله فوکوس که فراتر از آن تمام اشیاء در یک صحنه با فوکوس «قابل قبول» نمایش داده میشوند و منجر به حداکثر عمق میدان در یک دیافراگم معین میشود.
HSM: موتور هایپر سونیک (Hyper Sonic Motor). نام سیگما برای فناوری لنز موتور اولتراسونیک خود. به USM مراجعه کنید.
HSS: همگامسازی با سرعت بالا (High-speed sync). یک ویژگی فلاش که به شما امکان میدهد خروجی فلاش خود را هنگام استفاده از سرعتهای شاتر سریعتر از سرعت همگامسازی فلاش بومی دوربین، همگامسازی کنید. برای سناریوهایی مانند اضافه کردن فلاش پرکننده به یک مدل در فضای باز در یک روز روشن، مفید است.
I
IBIS: لرزشگیر تصویر درون بدنه (In-body image stabilization). مکانیزمی در دوربینهای دیجیتال که با حرکت دادن سنسور تصویر در نقطه نهایی مسیر نوری، حرکت دوربین را در حین نوردهی جبران میکند. این سیستمها تا ۵ محور حرکت را جبران میکنند: X، Y، Roll، Yaw و Pitch. در حالی که لرزشگیر تصویر اپتیکال (OIS) در لنزهای جداگانه تعبیه شده است، IBIS در یک دوربین با تمام لنزهایی که میتوان به آن متصل کرد، کار میکند.
ICM: حرکت عمدی دوربین (Intentional camera movement). نوعی عکاسی که در آن دوربین در حین نوردهی برای اثر خلاقانه حرکت داده میشود یا لنز تنظیم میشود. این اعمال باعث ایجاد تاری در عکسهای حاصل میشود، چه از حرکت دوربین و چه از تنظیم فوکوس یا زوم لنز.
IF: فوکوس داخلی (Internal focus). طراحی برای لنزهای دوربین که در آن فوکوس فقط با حرکت دادن عناصر داخلی لنز بدون هیچ چرخش یا جابجایی عنصر جلویی لنز به دست میآید. مزایای آن شامل توانایی استفاده آسانتر از فیلترهای خاص (پلاریزه پیچی) و هودها (گلبرگی)، جلوگیری از ورود گرد و غبار، برخورد نکردن با سوژههای ماکرو، جلوگیری از «خزش زوم» و طراحیهای لنز کوچکتر است.
ILC: دوربین با لنز قابل تعویض (Interchangeable lens camera). دوربینی که لنزهای قابل تعویض را میپذیرد به جای داشتن یک لنز ثابت غیرقابل جدا شدن.
IPS: فروش حضوری (In-person sales). یک مدل کسبوکار که در آن یک عکاس با مشتریان به صورت حضوری برای فروش محصولات یا خدمات ملاقات میکند. به جای تصمیمگیری در مورد قیمتها و پکیجهای نهایی قبل از یک عکاسی، یک عکاس IPS معمولاً ابتدا یک عکاسی انجام میدهد و سپس با مشتری برای بررسی عکسها و فروش آنها به عنوان محصولات و بستههای مختلف ملاقات میکند.
IPTC: شورای بینالمللی ارتباطات مطبوعاتی (International Press Telecommunications Council). یک کنسرسیوم مستقر در لندن از بیش از ۵۰ شرکت و سازمان خبری بزرگ از سراسر جهان. به عنوان نهاد استانداردهای جهانی رسانههای خبری، IPTC یک استاندارد برای متادیتای عکس تعریف کرد که به طور گستردهای در جهان پذیرفته شده و استفاده میشود.
IQ: کیفیت تصویر (Image quality). کیفیت عکسها، اغلب با توجه به عملکرد و ویژگیهای دوربینها (مثلاً وضوح، نویز، محدوده دینامیکی، رنگ)، لنزها (مثلاً وضوح، انحراف، وینیتینگ، اعوجاج) و نرمافزارهای پسپردازش.
IR: فروسرخ (Infrared). نوری با طول موج معمولاً بین ۷۰۰ تا ۹۰۰ نانومتر که میتوان با استفاده از فیلم یا سنسورهای تصویر حساس به آن بخش از طیف، آن را ثبت کرد. عکسهای فروسرخ گرفته شده با مسدود کردن نور مرئی معمولاً ظاهری رؤیایی با شاخ و برگ سفید، آسمانهای تاریک، پوست روشن و چشمهای تیره دارند.
IS: لرزشگیر تصویر (Image stabilization). یک ویژگی که حرکت دوربین را در حین نوردهی تصویر برای کاهش تاری، به ویژه در سرعتهای شاتر کندتر، جبران میکند. این میتواند هم مکانیکی و هم الکترونیکی باشد و هم در لنزها و هم در دوربینها یافت میشود.
ISO: سازمان بینالمللی استانداردسازی (International Organization for Standardization). استانداردی برای اندازهگیری حساسیت فیلم یا سنسور دوربین به نور. برای فیلم، این به سرعت واکنش مواد شیمیایی به نور اشاره دارد و برای سنسورهای دیجیتال، به بهره (یا تقویت) اعمال شده به سیگنال قبل از ضبط تصویر اشاره دارد.
J
JPEG: گروه مشترک کارشناسان عکاسی (Joint Photographic Experts Group). که به صورت JPG نیز مخفف میشود، این یک استاندارد فشردهسازی با اتلاف است که به نام گروهی که آن را در سال ۱۹۹۲ ایجاد کرد، نامگذاری شده است. از آن زمان به پرکاربردترین روش فشردهسازی در جهان برای عکسهای دیجیتال تبدیل شده است. این واقعیت که با اتلاف است به این معنی است که ویرایش و ذخیره مجدد فایلها هر بار باعث از دست رفتن کیفیت تصویر میشود.
K
K: کلوین (Kelvin). واحد پایه بینالمللی دمای مطلق که برای بیان راحت دمای رنگ در عکاسی استفاده میشود. دماهای بالاتر (مثلاً بیش از ۵۰۰۰ کلوین) رنگهای سردتر و آبیتر هستند، در حالی که دماهای پایینتر (مثلاً زیر ۳۰۰۰ کلوین) رنگهای گرمتر و زردتر هستند. «نور روز» به طور سنتی حدود ۵۶۰۰ کلوین است.
KB: کیلوبایت (Kilobyte). مضربی از واحد بایت برای ذخیرهسازی اطلاعات دیجیتال. از آنجایی که کیلو به معنی ۱۰ به توان ۳ است، یک کیلوبایت هزار بایت داده است.
L
LCD: نمایشگر کریستال مایع (Liquid crystal display). فناوری نمایشگری که در صفحههای دوربین، منظرهیابها، مانیتورهای کامپیوتر و موارد دیگر همهجاگیر است. این فناوری از کریستالهای مایع، پلاریزهکنندهها و نور پسزمینه برای تولید تصاویر نمایش داده شده استفاده میکند.
LED: دیود ساطعکننده نور (Light-emitting diode). یک فناوری منبع نور نیمههادی که در عکاسی کاربردهایی از نورپردازی تا نمایشگرها دارد. به عنوان یک منبع نور، آنها انعطافپذیر (با طیف گستردهای از رنگها و شدتها)، کممصرف، کمحرارت و با عمر طولانی هستند. در یک نمایشگر، آنها روشن، کممصرف، واضح، بدون سوسو زدن و با عمر طولانی هستند.
LR: لایتروم (Lightroom). نرمافزار Creative Cloud ادوبی برای ویرایش و سازماندهی تصویر. در میان عکاسان برای مدیریت فایلها، جدا کردن عکسها در مجموعههای بزرگ و گردش کار پسپردازش آنها محبوب است.
M
M: دستی (Manual). یک حالت دوربین که در آن عکاس با انتخاب دستی سرعت شاتر و دیافراگم (و به صورت اختیاری ISO) نوردهی مورد نظر را انتخاب میکند.
MB: مگابایت (Megabyte). مضربی از واحد بایت برای ذخیرهسازی اطلاعات دیجیتال. از آنجایی که مگا به معنی ۱۰ به توان ۶ است، یک مگابایت یک میلیون بایت داده است.
MF: فوکوس دستی (Manual focus). فرآیندی که در آن یک عکاس (به جای دوربین) فوکوس لنز را برای دستیابی به وضوح مورد نظر در یک عکس تنظیم میکند.
MF: فرمت متوسط (Medium format). یک اندازه فیلم یا سنسور دیجیتال که بزرگتر از فول فریم ۳۵ میلیمتری (۲۴×۳۶ میلیمتر) اما کوچکتر از فرمت بزرگ (۴×۵ اینچ) است.
MFT (or M4/3): میکرو چهار سوم (Micro Four Thirds). یک استاندارد سیستم دوربین دیجیتال بدون آینه با لنز قابل تعویض که توسط الیمپوس و پاناسونیک در سال ۲۰۰۸ راهاندازی شد و تعداد زیادی از تولیدکنندگان دوربین به آن پیوستند. این مشخصات از اندازه سنسور چهار سوم استفاده میکند در حالی که جعبه آینه و پنتاپریسم را حذف میکند تا امکان دوربینها و لنزهای کوچکتر را فراهم کند.
MILC: دوربین بدون آینه با لنز قابل تعویض (Mirrorless interchangeable-lens camera). که EVIL (منظرهیاب الکترونیکی، لنز قابل تعویض)، CSC (دوربین سیستم کامپکت) و DSLM (دیجیتال تک لنزی بدون آینه) نیز نامیده میشود، این یک دوربین دیجیتال است که از لنزهای قابل جدا شدن روی یک بدنه دوربین که حاوی آینه بازتابی یا منظرهیاب اپتیکال نیست (مانند یک DSLR) استفاده میکند.
MLU: قفل آینه (Mirror lock-up). یک ویژگی در دوربینهای تک لنزی بازتابی (SLR) که به عکاس اجازه میدهد آینه را قبل از فعال شدن شاتر به سمت بالا برگردانده و در آن موقعیت قفل کند. این کار لرزش دوربین را در حین ثبت یک عکس کاهش میدهد (و در نتیجه تاری را کاهش میدهد) و همچنین امکان نصب لنزهایی را که بیشتر به داخل جعبه آینه دوربین امتداد مییابند، فراهم میکند.
MP: مگاپیکسل (Megapixel). یک میلیون پیکسل. اصطلاحی که برای اشاره به وضوح عکسها، نمایشگرها و سنسورهای دوربین استفاده میشود.
MS: مموری استیک (Memory Stick). فرمت کارت حافظه فلش قابل جابجایی اختصاصی سونی که در ابتدا در سال ۱۹۹۸ معرفی شد. علاوه بر مموری استیک اصلی، این خانواده همچنین شامل PRO، Duo، Micro و PRO-HG است. این فرمت پس از ظهور کارتهای حافظه SD تا حد زیادی از رده خارج شده است.
MTF: تابع انتقال مدولاسیون (Modulation transfer function). یک روش فنی برای اندازهگیری پتانسیل عملکرد اپتیکال یک لنز. یک نمودار MTF کنتراست و وضوح یک لنز خاص را ترسیم میکند، با محور x که فاصله از مرکز فریم را نشان میدهد (مرکز در چپ و لبه در راست) و محور y که انتقال نور را نشان میدهد (۰٪ در پایین و ۱۰۰٪ در بالا). نمودارهای MTF به طور کلی خطوط ساژیتال و مریدیونال را برای اندازهگیری کنتراست خطوطی که به ترتیب موازی یا عمود بر خط از مرکز به لبه فریم هستند، ترسیم میکنند.
MUP: آینه بالا (Mirror up). نام نیکون برای قفل آینه در دوربینهای SLR خود. به MLU مراجعه کنید.
N
ND: چگالی خنثی (Neutral density). نوعی فیلتر که مقدار نور ورودی به دوربین را کاهش میدهد و شدت تمام طول موجها را به طور مساوی تغییر میدهد تا (در حالت ایدهآل) هیچ تغییری در رنگ ایجاد نشود. به عکاسان اجازه میدهد از تنظیمات نوردهی استفاده کنند که در غیر این صورت منجر به عکسهای بیش از حد نوردهی شده میشود (مثلاً برای یک نوردهی طولانیتر یا دیافراگم بزرگتر در یک روز آفتابی روشن).
NR: کاهش نویز (Noise reduction). پردازش دیجیتال برای حذف نویز از یک عکس، چه در دوربین توسط فریمور و چه توسط یک ویژگی/ابزار در یک برنامه پردازش/ویرایش تصویر.
O
OCF: فلاش جدا از دوربین (Off-camera flash). استفاده از فلاشها یا استروبهایی که دور از بالای دوربین، جایی که فلاشهای نصب شده روی کفشک یا داخلی قرار دارند، قرار گرفتهاند. این به عکاس اجازه میدهد تا به طور خلاقانه جهت و شدت نور را از هر فلاش کنترل کند.
OEM: تولیدکننده تجهیزات اصلی (Original equipment manufacturer). شرکتی که هر محصول معینی را تولید کرده است، چه آن محصول تحت نام تجاری آن شرکت و چه شرکت دیگری به بازار عرضه شده باشد.
OIS: لرزشگیر تصویر اپتیکال (Optical image stabilization). که به عنوان لرزشگیر تصویر (IS) و لرزشگیر اپتیکال (OS) نیز شناخته میشود، این مکانیزمی در لنزها است که با حرکت دادن عناصر اپتیکال برای تغییر مسیر نوری به سنسور، حرکت دوربین را در حین نوردهی جبران میکند.
OOF: خارج از فوکوس (Out of focus). زمانی که بخشی یا تمام یک عکس به دلیل قرار گرفتن سوژه خارج از عمق میدان، محدوده فواصل سطح کانونی که در آن سوژهها به صورت قابل قبول واضح در یک عکس نمایش داده میشوند، تار است.
OVF: منظرهیاب اپتیکال (Optical viewfinder). به عکاس اجازه میدهد یک صحنه را در حالی که به خود صحنه نگاه میکند، کادربندی (و معمولاً فوکوس) کند، به جای یک نمایشگر الکترونیکی (مانند EVF). این میتواند یک منظرهیاب از طریق لنز (مانند SLRها) یا یک منظرهیاب نگاه-از-میان (مانند رنجفایندرها) باشد.
P
P: برنامه (Program). یک حالت دوربین که در آن دوربین سرعت شاتر و دیافراگم بهینه (و به صورت اختیاری ISO) را محاسبه میکند. حالت برنامه با حالت خودکار (Auto) تفاوت دارد به این صورت که تنظیمات غیر از نوردهی به صورت دستی توسط عکاس تنظیم میشوند.
PASM: برنامه، اولویت دیافراگم، اولویت شاتر و دستی. چهار حالت اصلی ارائه شده در دوربینها برای تعیین اینکه کدام پارامترهای نوردهی به صورت دستی توسط عکاس انتخاب میشوند در مقابل کدامها به طور خودکار توسط دوربین انتخاب میشوند.
PC: پرونتور-کامپور (Prontor-Compur). یک کانکتور الکتریکی استاندارد ۳.۵ میلیمتری (۱/۸ اینچ) که در عکاسی برای همگامسازی یک شاتر با یک فلاش استفاده میشود.
PDAF: فوکوس خودکار تشخیص فاز (Phase-detection autofocus). یک سیستم فوکوس خودکار دوربین که نور ورودی از طرفهای مخالف لنز را به دو تصویر تقسیم میکند و آنها را برای محاسبه اینکه آیا سوژه در فوکوس جلو یا عقب قرار دارد، مقایسه میکند. این اطلاعات سپس برای تنظیم لنز تا رسیدن به فوکوس استفاده میشود.
PF: حاشیهرنگی بنفش (Purple fringing). یک انحراف اپتیکال، به ویژه در عکاسی دیجیتال، که در آن یک سوژه دارای یک حاشیه بنفش یا سرخابی است.
PNG: گرافیک شبکه قابل حمل (Portable Network Graphics). یک فرمت فایل گرافیک شطرنجی که به عنوان جایگزینی برای GIF ایجاد شد. تصاویر PNG از فشردهسازی داده بدون اتلاف و میلیونها رنگ پشتیبانی میکنند (در مقایسه، تصاویر GIF به یک پالت فقط ۲۵۶ رنگ محدود هستند). از آنجایی که PNG برای وب و نه برای چاپ طراحی شده است، فقط فضاهای رنگی RGB پشتیبانی میشوند (و نه CMYK).
PP: پسپردازش (Post-processing). که به آن «پست» نیز گفته میشود، این فرآیند ویرایش دادههای اصلی دوربین با برنامههای نرمافزاری (مانند فتوشاپ و لایتروم) برای ایجاد یک عکس نهایی بهبود یافته و/یا سفارشی است. این میتواند شامل ویرایشهای اساسی (مانند روشنایی، کنتراست، تراز سفیدی، اشباع، کراپ) و همچنین ویرایشهای پیچیدهتر (مانند کلون کردن، کامپوزیت، ماسکگذاری) باشد.
PPI: پیکسل در هر اینچ (Pixels per inch). راهی برای اندازهگیری وضوح یک نمایشگر دیجیتال. به تعداد پیکسلهایی که در فضای یک اینچ خطی (نه مربعی) یافت میشوند، اشاره دارد.
P&S: کامپکت (Point-and-shoot). یک دوربین کامپکت کوچک، که به طور کلی با اتوماسیون کامل برای سادهسازی عملیات برای عکسبرداری معمولی استفاده میشود.
PS: فتوشاپ (Photoshop). برنامه ویرایش عکس و گرافیک شطرنجی ساخته شده توسط ادوبی. فتوشاپ که برای اولین بار در سال ۱۹۸۸ منتشر شد، به برنامه استاندارد صنعتی برای عکاسان تبدیل شده است. این نرمافزار آنقدر همهجاگیر است که نام آن به یک کلمه عمومی برای تمام ویرایشهای عکس تبدیل شده است (مثلاً «آن تصویر فتوشاپ شده بود»).
PSE: فتوشاپ المنتس (Photoshop Elements). ویرایشگر عکس و گرافیک ساخته شده توسط ادوبی که برای عکاسان علاقهمند طراحی شده است. در حالی که بسیاری از ویژگیهای اصلی فتوشاپ را در خود دارد، عمدتاً برای ویرایش سریع و ساده توسط کسانی که متخصص و حرفهای نیستند، طراحی شده است.
PZD: درایو پیزو (Piezo Drive). نام تامرون برای فناوری لنز موتور اولتراسونیک خود که در لنزهای کوچکتر استفاده میشود. به USM مراجعه کنید.
Q
[هیچ اصطلاح رایجی با Q وجود ندارد.]
R
RAW: یک سرواژه نیست اما به طور گستردهای به این شکل با حروف بزرگ نوشته میشود، از جمله توسط شرکتهایی مانند کانن. یک فایل تصویر خام فایلی است که حاوی دادههای حداقل پردازش شده مستقیم از سنسور دوربین دیجیتال (یا اسکنر) است. این فایلها به طور کلی در نرمافزارهای ویرایش خام پردازش میشوند قبل از اینکه برای چاپ یا اشتراکگذاری آنلاین به فرمتی مانند JPEG یا TIFF تبدیل شوند. بسیاری از تولیدکنندگان دوربین از فرمتهای فایل خام اختصاصی در اکوسیستمهای دوربین خود استفاده میکنند، در حالی که دیگران از فرمتهای باز مانند DNG ادوبی استفاده میکنند.
RGB: قرمز، سبز و آبی. یک مدل رنگی افزودنی که در آن رنگهای اصلی قرمز، سبز و آبی در نسبتهای مختلف با هم ترکیب میشوند تا طیف گستردهای از رنگهای ممکن را ایجاد کنند. به عنوان یک مدل افزودنی، قرمز، سبز و آبی به سیاه اضافه میشوند و ترکیب کامل رنگها سفید است. دوربینهای دیجیتال و نمایشگرهای کامپیوتر/تلفن معمولاً در RGB کار میکنند.
S
S: اولویت شاتر (Shutter priority). که در برخی پیچهای تنظیم حالت به صورت Tv، برای مقدار زمان (time value)، مخفف میشود. این یک تنظیم دوربین است که در آن عکاس یک سرعت شاتر ثابت را انتخاب میکند و به دوربین اجازه میدهد مقدار دیافراگم (و احتمالاً ISO) را برای دستیابی به نوردهی مناسب (که توسط نورسنج داخلی دوربین تعیین میشود) تنظیم کند.
SD: سکیور دیجیتال (Secure Digital). یک فرمت کارت حافظه که معمولاً توسط دوربینهای دیجیتال استفاده میشود. این فرمت که در آگوست ۱۹۹۹ توسط SanDisk، Panasonic و Toshiba معرفی شد، از فناوری حافظه فلش برای ذخیره مقادیر زیادی داده در دستگاههای نسبتاً کوچک استفاده میکند. رقیب اصلی آن کارت CompactFlash (CF) است.
SDA: انجمن SD (SD Association). سازمان غیرانتفاعی که در ژانویه ۲۰۰۰ توسط SanDisk، Panasonic و Toshiba برای مدیریت استانداردهای کارت SD تشکیل شد. حدود ۱۰۰۰ شرکت اکنون بخشی از SDA هستند.
SDM: موتور دینامیک سوپرسونیک (Supersonic Dynamic Motor). نام پنتاکس برای فناوری لنز موتور اولتراسونیک خود. به USM مراجعه کنید.
SOOC: مستقیم از دوربین (Straight out of camera). عکسها همانطور که توسط دوربین ثبت شدهاند بدون هیچ پسپردازش اضافی قبل از نمایش.
SLR: تک لنزی بازتابی (Single-lens reflex). دوربینی (که این روزها اغلب به یک دوربین فیلمی اشاره دارد) که از یک آینه برای هدایت نور بین منشور منظرهیاب (برای دیدن و کادربندی صحنه) و سنسور تصویر (هنگامی که شاتر برای نوردهی یک عکس فعال میشود) استفاده میکند.
SSM: موج سوپر سونیک (Super Sonic Wave). نام سونی/کونیکا/مینولتا برای فناوری لنز موتور اولتراسونیک خود در یک موتور حلقهای. به USM مراجعه کنید.
STM: موتور پلهای (Stepper Motor). طراحی موتور لنز کانن که در سال ۲۰۲۱ معرفی شد و پالسهای سیگنال دیجیتال کوچک را به یک چرخش مکانیکی صاف برای فوکوس خودکار یک لنز تبدیل میکند. این فناوری به لنزها اجازه میدهد تا به آرامی و بیصدا فوکوس کنند، که به ویژه برای ضبط ویدیو مفید است.
STU: چتر عبور نور (Shoot through umbrella). یک چتر سفید نیمهشفاف که یک عکاس میتواند یک فلاش را از طریق آن برای نور پراکنده روی یک سوژه شلیک کند.
SWD: درایو موج سوپرسونیک (Supersonic Wave Drive). نام الیمپوس برای فناوری لنز موتور اولتراسونیک خود. به USM مراجعه کنید.
SWM: موتور موج بیصدا (Silent Wave Motor). نام نیکون برای فناوری لنز موتور اولتراسونیک خود. به USM مراجعه کنید.
T
TB: ترابایت (Terabyte). مضربی از واحد بایت برای ذخیرهسازی اطلاعات دیجیتال. از آنجایی که ترا به معنی ۱۰ به توان ۱۲ است، یک ترابایت یک تریلیون بایت داده است.
TC: تلهکانورتر (Teleconverter). یک وسیله جانبی که بین یک دوربین و لنز قرار میگیرد تا فاصله کانونی لنز متصل را، معمولاً ۱.۴x یا ۲x، افزایش دهد. معایب آن به طور کلی شامل نور منتقل شده کمتر، کیفیت تصویر پایینتر و فوکوس خودکار کندتر است.
TIFF: فرمت فایل تصویر تگشده (Tag Image File Format). که به صورت TIF نیز مخفف میشود، این یک فرمت فایل برای ذخیره تصاویر گرافیک شطرنجی است که معمولاً در عکاسی استفاده میشود. فایلهای TIFF میتوانند عکسها را در یک فرمت بدون اتلاف ذخیره کنند، به این معنی که کیفیت تصویر هنگام ویرایش و ذخیره مجدد تصاویر از بین نمیرود و آن را به عنوان یک فرمت آرشیوی محبوب میکند.
TLR: دو لنزی بازتابی (Twin-lens reflex). نوعی دوربین که از دو لنز با فاصله کانونی یکسان استفاده میکند. یکی از لنزها برای سیستم منظرهیاب استفاده میشود در حالی که دیگری برای ثبت عکس استفاده میشود.
TTL: از طریق لنز (Through the lens). روشی برای نورسنجی که در آن شدت نور منعکس شده از صحنه از طریق لنز اندازهگیری میشود، در مقابل داشتن یک آشکارساز نور جداگانه یا یک نورسنج جدا از دوربین. همچنین یک حالت فلاش که از نورسنجی داخلی دوربین برای تعیین خروجی بهینه فلاش برای نوردهی صحیح استفاده میکند.
TV: مقدار زمان (Time value). تنظیم دوربین برای عکاسی در حالت اولویت شاتر. این به عکاس اجازه میدهد سرعت شاتر مورد نظر را انتخاب کند در حالی که دوربین دیافراگم مورد نیاز برای نوردهی صحیح را انتخاب میکند.
U
USB: گذرگاه سریال جهانی (Universal Serial Bus). استاندارد صنعتی برای کابلها که در سال ۱۹۹۶ منتشر شد و ارتباط و برق را بین دستگاههایی مانند کامپیوترها و دوربینها فراهم میکند. تعدادی کانکتور USB رایج وجود دارد، از جمله USB-A، USB-B، Micro-USB، Mini-USB و USB-C.
USD: درایو بیصدای اولتراسونیک (Ultrasonic Silent Drive). نام تامرون برای فناوری لنز موتور اولتراسونیک خود که به طور کلی در لنزهای بزرگتر استفاده میشود. به USM مراجعه کنید.
USM: موتور اولتراسونیک (Ultrasonic motor). نوعی موتور پیزوالکتریک که معمولاً در لنزهای دوربین یافت میشود و از ارتعاشات اولتراسونیک برای حرکت دادن عناصر لنز برای فوکوس خودکار استفاده میکند. این مزیت را دارد که سریعتر و بیصداتر از انواع دیگر موتورهای مورد استفاده برای فوکوس است. کانن این فناوری را پیشگام کرد و آن را تحت برچسب USM ارائه میدهد، اما در صنعت تحت نامهای متعددی یافت میشود (مثلاً Sony SSM، Nikon SWM، Olympus SWD، Panasonic XSM، Pentax SDM، Sigma HSM و Tamron USD).
UV: فرابنفش (Ultraviolet). تابش الکترومغناطیسی با طول موج بین ۱۰-۴۰۰ نانومتر، که کوتاهتر از نور مرئی (که بین ۴۰۰-۷۰۰ نانومتر است) است. این طول موجها را میتوان با دوربینهای ویژه یا اصلاح شده در یک حوزه تخصصی به نام عکاسی UV ثبت کرد.
V
VR: کاهش لرزش (Vibration Reduction). نام نیکون برای فناوری لرزشگیر تصویر خود در لنزها که تاری ناشی از لرزش دوربین را کاهش میدهد.
W
WB: تراز سفیدی (White balance). تنظیم شدت رنگها در یک صحنه که دارای یک ته رنگ ناشی از منابع نوری مختلف با دماهای رنگ متفاوت است. هدف معمولاً رسیدن به رنگهای طبیعی/صحیح است که آنچه چشم انسان میبیند را منعکس کند.
X
XQD: (مخفف نیست). یک فرمت کارت حافظه که به عنوان جایگزینی برای کارتهای CompactFlash طراحی شده است. از PCI Express برای رابط انتقال داده خود استفاده میکند و عمدتاً برای دوربینهای ثابت و ویدیویی با وضوح بالا هدفگذاری شده است. این فرمت برای اولین بار توسط SanDisk، Sony و Nikon در نوامبر ۲۰۱۰ رونمایی شد.
XSM: موتور فوقالعاده بیصدا (Extra Silent Motor). نام پاناسونیک برای فناوری لنز موتور اولتراسونیک خود. به USM مراجعه کنید.
Y
[هیچ اصطلاح رایجی با Y وجود ندارد.]
Z
[هیچ اصطلاح رایجی با Z وجود ندارد.]